نام کتاب : نهج البلاغه با ترجمه فارسى روان نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 189
كودنى و غفلتها بر تلاش و كوشش و عزم راسخ آنان تسلّط نمىيابد.
فريب و نيرنگهاى شهوات، همّتهاى آنان را تيرباران نمىكند ...
آنها «آفريننده و صاحب عرش» را ذخيره روز بى نوايى خود قرار داده، و به هنگام
رو نمودن خلق به مخلوق، رغبت خود را متوجّه خالق ساختهاند، هيچ گاه عبادتش را
پايان نمىدهند، و علاقه خود را از لزوم طاعتش باز نمىگردانند، مگر خواسته هايى
از قلوب، كه از رجا و خوف او، انقطاع نپذيرفته است.
عوامل ترس آنها از مسئوليّت، قطع نگرديده تا در جديّت خود سستى و كندى به خرج
دهند، طمعها به آنان شبيخون نزده تا كوشش (در امور دنيا را) بر جديّت در كار آخرت
مقدّم دارند.
اعمال گذشته خود را بزرگ نشمردهاند؛ اگر بزرگ بشمرند، اميد بيش از حد، خوف
آنها را از بين مىبرد، و در مورد پروردگار خويش به خاطر وسوسههاى شيطانى اختلاف
نكردهاند.
بدى برخوردها، آنان را از هم جدا نساخته، كينههاى حسادت آنها را از هم دور
ننموده، عوامل شكّ و ترديد آنان را پراكنده نگردانيده و افكار گوناگون آنان را
تقسيم ننموده است.
آنان پاى بند ايمانند و طوق ايمان در گردنشان، هيچ گاه اين طوق را به سبب شكّ
و ترديد و سستى و خستگى از گردن بر نمىدارند.
در تمام آسمانها به اندازه جاى پوستينى نتوان يافت، جز اينكه فرشتهاى به سجده
افتاده يا موجودى تلاشگر و سريع مشغول كار است، طاعت فراوان آنها، بر يقين و
معرفتشان نسبت به پروردگارشان مىافزايد و عزّت پروردگار، به قلبشان عظمت بيشترى
مىبخشد.
قسمتى ديگر از اين خطبه در توصيف زمين و گسترش آن
(خشكيهاى) زمين را بر روى امواج پر
هيجان و درياهاى مملوّ از آب قرار داد، قسمتهاى بالاى امواج را متلاطم ساخت و آنها
كه به هم مىخوردند سخت به حركت در آورد تا رويهاى از كف، همانند كفهاى دهان شتر
هنگام مستى، بر روى آنها پديد آمد؛ سپس قسمتهاى سركش آب بر اثر سنگينى خضوع نموده
هيجان آنها بر اثر تماس با سينه زمين فرونشست ...
زيرا زمين با پشت بر آن مىغلتيد و آن همه سر و صدا كه در اثر امواج پيدا شده
بود ساكن و آرام شد و همچون اسب افسار شده، اسير و رام گرديد.
و خشكيهاى زمين در دل امواج گسترده شد، و آب را از كبر و غرور و خودبينى و
نشاط بى حد بازداشت، و از شدّت حركتش كاست،
نام کتاب : نهج البلاغه با ترجمه فارسى روان نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 189