نام کتاب : نهج البلاغه با ترجمه فارسى روان نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 127
خطبه 65
كه در آن مباحثى لطيف از علم خداوند مطرح شده است
ستايش مخصوص خداوندى است كه هيچ صفتى از او بر صفت ديگرش پيشى نگرفته تا بتوان
گفت پيش از آنكه «آخر» باشد «اوّل» بوده است، و قبل از آنكه «باطن» باشد «ظاهر»
بوده؛ هر چه را تنها و واحد فرض كنيد جز او قليل و كم است (ولى او در عين وحدت بىانتهاست)؛
هر عزيزى غير او خوار و ذليل، و هر نيرومندى جز او ضعيف و ناتوان است، هر مالكى
غير از او خود مملوك و هر عالمى جز او دانشآموز است (چه اينكه آنها از خود
ندارند بايد از ديگرى بگيرند).
هر قادرى جز او، گاهى توانا، و گاهى ناتوان است، و هر شنوندهاى غير از خدا از
درك صداهاى ضعيف، كر است، و صداهاى قوى نيز گوش او را كر مىكند، و آوازهاى دور را
نمىشنود.
هر بينندهاى غير از او از ديدن رنگهاى ناپيدا و اجسام بسيار كوچك ناتوان است،
و هر ظاهرى غير از او پنهان، و هر پنهانى جز او آشكار نيست.
موجودات را آفريده امّا نه براى تقويت فرمانروايى و قدرتش؛ و نه براى بيم از
حوادث آينده، نه براى آنكه در مبارزه با همتاى خود ياريش دهند، و نه براى اينكه
از فخر و مباهات شريكان و مبارزان او، جلوگيرى كنند.
بلكه همه مخلوق او هستند و در سايه پرورش او، و بندگانى خاضع در برابر او، در
موجودات حلول نكرده تا گفته شود «در» آنها است و از آنها فاصله نگرفته تا گفته شود
«از» آنها جداست. آفرينش موجودات در آغاز او را ناتوان نساخته، و از تدبير آنچه به
وجود آورده باز نمانده است، نه به خاطر آنچه آفريده قدرتش پايان گرفته، و نه در
آنچه فرمان داده و مقدّر ساخته، ترديدى به او راه يافته است، بلكه فرمانش متين و
علمش محكم و كارش بى خلل است. كسى است كه به هنگام بلا به او اميدوارند و در حال
نعمت از او بيمناك!
نام کتاب : نهج البلاغه با ترجمه فارسى روان نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 127