responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : مناظرات تاريخى امام رضا عليه السلام با پيروان مذاهب و مكاتب ديگر نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 1  صفحه : 15

شعار ثابت و قطعى انقلاب هاى اسلامى و مردمى بر ضد بنى اميه بود، روى كار آمدند. [1]

مردم مسلمان گمان مى كردند كه چون آن ها به راستى نسبتى با پيامبر صلى الله عليه و آله و سلّم دارند، مى خواهند آيين و سنت او را زنده كنند و مرهمى بر زخم هاى جانكاه دوران بنى اميه بگذارند؛ امّا بنى عباس به سرعت نقاب ها را كنار زدند و هنگامى كه پاى خود را محكم ديدند، همان حكومت خودكامه و استبدادى و خفقان بار بنى اميه را تكرار كردند، و حتى بسيارى از جنايت هاى آن ها از بنى اميه نيز پيشى گرفت!

تاللهِ ما فعلت أمى فيهمُ‌

معشارَ ما فعلت بنو العبّاس!

يا ليت جورَ بنى مروان دام لنا!

وليت عدل بنى العبّاس فى النارِ

[2]


[1]. تاريخ التمدن الاسلامى، ج 1، ص 125.

[2]. ستمى كه بنى عباس كردند، هرگز بنى اميه نكردند. يكى از شعرا مى گويد:

تاللهِ ما فعلت أمى فيهمُ‌

معشارَ ما فعلت بنو العبّاس!

به خدا سوگند كه بنى اميه يك دهم ستمى را كه بنى عباس به «علويان» كردند، روا نداشتند (شرح ميميه ابوفراس، ص 119).

به راستى، اشعارى كه شعراى آن زمان سروده اند، آيين تمام نمايى است كه احساس جانكاه يأس و شكست و سرخوردگى آن نسل انقلاب را نشان مى دهد. يكى از شعراى آن زمان به نام ابوعطا افلح بن يسار الندى (م 180 ق) كه عصر امويان و عباسيان را درك كرده، در مقايس اين دو عصر، چنين آرزو مى كند:

يا ليت جورَ بنى مروان دام لنا!

وليت عدل بنى العبّاس فى النارِ

اى كاش ظلم بنى مروان بر ما هم چنان ادامه داشت و اى كاش عدل بنى عباس در آتش مى سوخت! (المحاسن و المساوى، ص 246؛ المهديه فى الاسلام، ص 55).

گويند: منصور روزى از دوست دوران كودكى اش عبدالرحمان آفريقايى پرسيد: «كيف سلطانى من سلطان بنى اميه؟».

عبدالرحمان پاسخ داد: «ما رايت فى سلطانهم شيئاً من الجور الا رأيته فى سلطانك»؛ در دوران سلطنت آنان هيچ ستمى نبود كه در سلطنت تو نديده باشم (تاريخ الخلفاء، ص 105)..

نام کتاب : مناظرات تاريخى امام رضا عليه السلام با پيروان مذاهب و مكاتب ديگر نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 1  صفحه : 15
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست