نام کتاب : مديريت و فرماندهى در اسلام نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 154
گونه تبعيض و ظلم» است.
البتّه عدالت در مفهوم گسترده اسلامىاش از دادگرى فراتر است، و به معنى ترك
گناهان كبيره، و عدم اصرار بر صغائر آمده، يا به تعبير دقيقتر، آن حالت خدا ترسى
باطنى است كه به صورت يك ملكه و خصلت در آمده و او را از انجام گناه باز مىدارد،
و سدّى ميان انسان و گناه مىكشد.
فرق «عدالت» با «عصمت» اين است كه در مورد معصوم ارتكاب گناه عادتاً «غير
ممكن» است، ولى در مورد شخص عادل «مشكل» مىباشد، يعنى حالتى از درون در برابر
تمايلات نفسانى سدّى ايجاد مىكند، اگر آن تمايلات شديد باشد ممكن است همچون
سيلابى شديد اين سد را بشكند، يا از روى آن عبور كند، ولى به هر حال اين سيلاب
آزاد نيست و هميشه با سدّى رو به رو مىباشد و اين بهترين مثال است كه مىتوان
براى ترسيم ملكه عدالت زد.
هر گاه بعد از شكسته شدن اين سد، بلافاصله با توبه، خودسازى و ترميم شود،
عدالت تجديد مىگردد؛ و گرنه اين (ملكه) از ميان رفته و جاى خود را به نافرمانى و
فسق مىسپارد.
جالب اين كه در دستورات اسلام وجود اين ملكه براى كارهائى كم اهمّيّتتر از
مسأله مديريّت و فرماندهى، شرط شمرده شده مانند عدالت در مورد شهود، يا در مورد
امام جماعت.
بنابراين، مسلّم است كه در پستهاى كليدى بايد مرحله والائى از تقوى شرط باشد.
قرآن مجيد با صراحت همه مسلمانان را مخاطب قرار داده، و دعوت به (اقامه كامل
عدل) مىكند: