نام کتاب : مديريت و فرماندهى در اسلام نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 14
زمينه بحث
در ابتداى
بحث، بايد توجّه به اين مطلب داشته باشيم كه مديريّت و فرماندهى يك نوع
«ايدئولوژى» است؛ يعنى، يك نوع از «بايدها» است.
مدير بايد
اين چنين باشد، فرمانده بايد آنچنان باشد، وظيفه فرمانده اين است و وظيفه مديران
آن است؛ و مىدانيم «بايدها» هميشه از «هستيها» يعنى از «جهان بينى» سرچشمه
مىگيرد.
ما اگر
واقعيّات موجود را تشخيص ندهيم، وظائف لازم را تشخيص نخواهيم داد؛ اگر «هستيها» را
ندانيم، «بايدها» را نخواهيم دانست.
اينجا بحث
مفصّلى است درباره رابطه «جهان بينى» و «ايدئولوژى» و اين كه اينها چه نوع
رابطهاى با هم دارند؛ ولى ما در اينجا همين اندازه مىگوئيم كه طرفدار اين رابطه هستيم.
ما معتقديم
هميشه «بايدها» از «واقعيّتها» سرچشمه مىگيرند و يك رابطه محكم و منطقى ميان
«جهان بينى» و «ايدئولوژى» وجود دارد.
بنا بر اين،
چون ما در مديريّت و فرماندهى با يك سلسله «بايدها» سر و كار داريم طبعاً بايد
ببينيم چه واقعيّتهائى است كه اين بايدها را به دنبال خود مىكشاند؛ و چون
مديريّت، و فرماندهى اسلامى مطرح است، قهراً جهانبينى هم بايد جهانبينى اسلامى
باشد.
يك نگاه
اجمالى به عالم هستى مىافكنيم و يك نگاه اجمالى هم به قرآن، آن وقت يك جهانبينى
فشرده در زمينه اين بحث به دست مىآوريم؛ و سپس به بحث فرماندهى و مديريّت و
بايدها و نبايدهايى كه در اين زمينه وجود دارد مىپردازيم.
براى پى بردن
به ضرورت تشكيلات در پيشبرد اهداف بزرگ اجتماعى، بايد قبل از هر چيز، اقدام به يك
سير «آفاقى» و «انفسى» كرد.
نام کتاب : مديريت و فرماندهى در اسلام نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 14