نام کتاب : قهرمان توحيد، شرح و تفسير آيات مربوط به حضرت ابراهيم( ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 44
معرفت الهى
رسيد، امّا ستارهشناسانى كه با بررسى اوضاع ستارهها پيشبينىهايى كرده، و خبر
از آينده مىدهند، مورد لعن پروردگارند، چون خبر دادن از آينده، كار خداوند و آن
دسته از اولياى الهى است كه خداوند به آنها اذن داده، و هر كس ديگر چنين ادّعايى
كند، دروغ گفته و ملعون است.
دوم:
منجّمين را تصديق نكنيد
حضرت على
عليه السلام عازم جنگ با خوارج نهروان بود. خوارج انسانهاى بىسواد، احمق و
كماطّلاعى بودند كه ظاهرى مقدّس داشته و آثار سجدههاى طولانى در چهره آنها آشكار
بود. كسانى كه حضرت على عليه السلام را به خاطر ماجراى حكميّت (كه خود عامل آن
بودند) كافر مىدانستند. در حالى كه پيامبر صلى الله عليه و آله درباره على عليه
السلام فرمود:
«عَلِىٌّ مَعَ الحَقِّ والْحَقُّ مَعَ عَلِىٍ
يَدُورُ حَيْثٌ ما دارَ
؛ على با حق
و حق با على است، هر جا كه على باشد حق هم همانجاست». [1]
خوارج نمىفهميدند كه على عليه السلام خود معيار سنجش حق است، و حق بر محور او دور
مىزند، و او شاخص حق و باطل است. حضرت اميرمؤمنان عليه السلام در ابتدا قصد داشت
خوارج را نصيحت كند و آنها را از راهى كه در پيش گرفتند باز دارد ولى وقتى
موعظههاى حضرت اثرى در قلب و ذهن خوارج نداشت امام على عليه السلام تصميم به جنگ
با آنها را گرفتند. هنگامى كه امام عليه السلام قصد داشتند براى جنگ حركت كنند يكى
از منجّمان خطاب به حضرت عرض كرد: اين ساعت به جنگ خوارج مرو، كه شكست مىخورى!
حضرت پرسيد: چرا؟ گفت: اوضاع كواكب و ستارگان بد است، از برخى ستارهها آتش و
حرارت بلند است و بدين علّت اقدام به جنگ در اين ساعت نتيجهاى جز شكست در پى
نخواهد داشت!»
[1]. اين روايت در منابع مختلف آمده است، مرحوم
علّامه مجلسى رحمه الله تنها در جلد دهم بحارالانوار سه بار آن رادر صفحات 432 و
445 و 451 نقل كرده است
نام کتاب : قهرمان توحيد، شرح و تفسير آيات مربوط به حضرت ابراهيم( ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 44