- اطلاعات همسايگان محل از رفت و آمدهاى انجام شده به مكان قتل.
- نوع صلاح ضارت.
- وضع جسد بعد از كشته شدن.
- روحيها مقتول (با استفاده از بيانات
دوستان نزديك او).
- روحيه متهمين در هنگام نشان دادن لباسهاى خونين مقتول و ...
به آنها
- سوابق متهمين و ...
گاهى مىشود كه قاضى از مطالعها مجموع اين قرائن، يك نوع رابطه خاصى را در
ميان آنها كشف مىكند و ارتكاب قتل را از ناحيه متهمين به طور قطع و يقين تشخيص
مىدهد، به طورى كه رأى نهايى خود را درباره آنها صادر مىكند. البته گاهى هم از
مطالعه مجموع اين قرائن، حكم به برائت قطعى آنها مىدهد، گاهى ممكن است كه قرائن
مزبور، به جهت مهارت مرتكبين در پنهان كردن قرائن يا به علل ديگر براى كشف حقيقت
كافى نباشد، در اين صورت به دليل نبودن دليل كافى، حكم به برائت متهم و ختم پرونده
مىكند.
اين طرز استدلال تنها به موضوعات قضايى حصر نيست، بلكه در بيسارى از مسائل
اجتماعى و تاريخى نيز از اين روش استفاده فراوان