ولى معجزات پيامبران هيچ يك از اين شروط را ندارد، زيرا متكى به نيروى لايزال
و نامحدود خداست. پيامبر نيازمند به تعليم، تربيت، تمرين و آزمايش خاصى براى انجام
معجزات نيست، حتى ممكن است مانند حضرت مسيح (عليه السلام) در همان گهواره با سخن
گفتن شيرين و جالت خود، اعجاز كند.
معجزات پيامبران بر محور موضوعات خاصى دور نمىزند.
ممكن است بگوييد: بالاخره معجزات هم هر چه كه بوده، محدود و محدود بوده و از
تعداد معينى تجاوز نمىكند، ولى بايد توجه داشته باشيد كه اين هم بر اثر اقتضاى
محيطها و احياناً در خواست مردم بوده و به عبارت روشنتر: پيش از اين چيزى از آنها
نخواستند و اگر مىخواستند (به فرمان
خدا) از انجام آن عاجز نبودند.
به همين جهت بارها اتفاق افتاده كه افراد حقيقت جو (نه لجوج و معاند) از پيامبرانن عصر خود معجزه
خاصى مىخواستند، آنها هم از انجام آن سرباز نمىزدند، ولى غير از پيامبران چنين نيستند
و نمىتوانند با هر پيشنهادى موافقت كنند. فراموش نكنيد كه سر چشمه تمام اين
امتيازات يك موضوع است و آن اينكه معجزات پيامبران متكى به نيروى لايزال و نامحدود
الهى است، در حالى كه كارهاى خارقالعادهاى كه از ديگران سر مىزند نيروى محدود
انسانى مايه مىگيرد، همين موضوع موجب مىشود كه معجزات پيامبران دو مزيت بزرگ بر
خوارق عادت بشرى پيدا كند.
الف) خوارق عادات بشرى قابل معارضه است
يعنى ممكن است كسى مانند آنها انجام دهد و به همين دليل