در دنياى
امروز كمتر كسى است كه از نگرانيهاى مرموزى رنج نبرد، و على رغم آراستگى طاهرى به
نوعى آشفتگى درونى گرفتار نباشد.
اين
اضطرابها، نگرانيها، غم و اندوههاى مبهم و گاهى بى دليل، مانند طوفان وحشتناكى
مرتباً روح انسان را در هم ميكوبند.
بسيارى از
مردم امروز با اينكه در ميان توده هاى عظيمى از جمعيتهاى انسانى زندگى ميكنند، و
دوستان و آشنايان فراوانى دارند. باز احساس تنهائى جانكاهى آنها
را رنج ميدهد.
فكر م
يكنند هيچكس نيست كه وجود آنها را درك كند، اصلًا مثل اينكه يك موجود زيادى در اين
جهان هستند، زندگى براى آنها بى مفهوم و بى هدف است.