حضرت على عليه السلام و حبيب نجّار و مؤمن آل فرعون هركدام در عصر و زمان خويش
تك و تنها بودند، امّا هنگامى كه به حقانيّت پيامبر خود پى بردند بىدرنگ به وى
ايمان آورده و تسليم منطق رسواى «خواهى نشوى رسوا همرنگ جماعت شو» نشدند، بلكه
همرنگ جماعت مشركان و كفّار و منحرفان از مسير فطرت و هدايت و تقوا شدن را،
رسوايى دانستند.
جوان عزيز! در مسير حق و حقانيّت از تنهايى وحشت نكن. زيرا كسى كه خدا را دارد
تنها نيست. اگر در محيط شما هيچ كس نماز نمىخواند تو بخوان.
چنانچه هيچ كس روزه نمىگيرد تو بگير. اگر هيچ كس صداقت ندارد تو داشته باش.
به مولىالموحدين على عليه السلام اقتدا كن و استوار و ثابت قدم به پيش برو كه
خداوند با توست.
تقيّه، تغيير روش مبارزه
همانگونه كه گذشت مؤمن آل فرعون هنگامى كه ايمان آورد آن را آشكار نكرد، بلكه
آن را پنهان داشت و تقيّه كرد. زيرا تقيّه يك كار عاقلانه است. در محيطى كه
عدّهاى آدمهاى متعصّب و خونخوار وجود دارند، بايد تقيّه كرد و ايمان را مخفى نگه
داشت، تا بتوان به اسلام خدمت كرد. وهّابىها چقدر اشتباه مىكنند زيرا تقيّه كه
از صريح آيات قرآن مجيد گرفته شده را نمىپذيرند و شيعيان را به خاطر اعتقاد به
اين دستور قرآنى زير سؤال مىبرند. اگر مؤمن آل فرعون تقيّه نمىكرد و به موقع
نقشه خطرناك فرعونيان مبنى بر از بين بردن حضرت موسى عليه السلام را به اطّلاع آن
حضرت نمىرساند، جان آن حضرت در معرض خطر قرار مىگرفت. تقيّه نه تنها يك حكم دينى،
بلكه يك حكم عقلى است؛ لذا تمام ارتشهاى دنيا در مكالمات حسّاس خود با استفاده از
كلمات رمز