responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : داستان ياران نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 1  صفحه : 318

و براى هيچ كس ستاره‌اى متولّد نمى‌شود و ستارگان ارتباطى با انسانها و زندگى حال و آينده آنها ندارند.

برخورد حضرت على عليه السلام با طالع‌بين‌

حضرت على عليه السلام آماده حركت جهت جنگ نهروان بود، تا فتنه خوارج را خاموش كند. يكى از اصحابش عرض كرد: اى امير مؤمنان! مى‌ترسم اگر در اين ساعت حركت كنى به مراد خويش نرسى! اين سخن را با استفاده از «علم نجوم» مى‌گويم.

حضرت در جوابش فرمود: گمان مى‌كنى تو از آن ساعتى كه اگر كسى در آن ساعت حركت كند و با ناراحتى روبه‌رو نخواهد شد باخبرى، و مى‌توانى از آن ساعتى كه هر كس در آن به راه بيفتد زيان مى‌كند، او را مطّلع كنى؟ سپس فرمود:

«فمَن صدّقك بهذا فقد كذّب القرآن، و استغنى عن الإستعانة باللّه فى نيل المحبوب ودفع المكروه‌

؛ هركس اين سخن تو را تصديق كند، قرآن را تكذيب كرده، و از استعانت جستن به خدا در رسيدن به مطلوب و محبوبش، و دورى جستن از آنچه خوش ندارد، بى نياز شده است». سپس خطاب به آن شخص فرمود: «گويا مى‌خواهى به جاى خداوند، تو را ستايش كنند، چون به زعم خود، مردم را به ساعتى كه در آن به مقصود مى‌رسند و از زيان بركنار مى‌مانند، هدايت كرده‌اى». [1] سپس حضرت بدون توجّه به سخنان آن شخص در همان ساعت به سمت مقصد حركت كرد و اتّفاقاً در جنگ پيروز شد و فتنه دشمن را از بين برد.

بنابراين، بخت بد و طالع بينى و مانند آن از خرافات و اوهام است و در روايات نفى شده است. بخت همه خوب است، چون همه بنده خدا هستند، اگر راه را


[1]. نهج البلاغه، خطبه 79.

نام کتاب : داستان ياران نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 1  صفحه : 318
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست