زمين وجود دارد روزى مورد پرستش عدّهاى واقع شده است. [1]
انبياى الهى در طول تاريخ بهطور جدّى با انواع بت پرستى مبارزه كردهاند، و
اين مبارزه مشترك بين تمام پيامبران بوده است.
دومين چيزى كه انبياى الهى با آن به مبارزه برخواستهاند، انحرافات اختصاصى
قوم و جمعيّت آنها بوده است. مثلًا قوم شعيب در مسائل اقتصادى مشكل داشتند و
انحراف آنها كم فروشى بود، و حضرت شعيب عليه السلام بهطور جدّى با اين انحراف
خطرناك به مبارزه برخواست.
قوم لوط گرفتار مسائل شهوانى و به ويژه همجنس بازى بودند كه پيامبرشان حضرت
لوط تمام نيروى خويش را براى دفع اين مصيبت بزرگ به كار گرفت.
مردم عصر حضرت نوح عليه السلام جمعيّتى دنياپرست، وابسته به دنيا و متكبّر
بودند، حضرت نوح عليه السلام وظيفه داشت علاوه بر بت پرستى با دنيا پرستى آنها نيز
مبارزه كند و آنها را از وابستگى به دنيا و تكبّر برهاند.
فرعون و فرعونيان گروهى استعمارگر بودند كه بنى اسرائيل را برده خود كرده
بودند. آنها براى رسيدن به هدف خود پسرها را مىكشتند و دختران بنىاسرائيل را
زنده مىگذاشتند تا به عنوان كنيز به آنها خدمت كنند. حضرت موسى عليه السلام
بهطور جدّى با اين كار بسيار زشت مبارزه كرد. انحراف بعضى از اقوام جاهل زندگى
تجمّلاتى و پر عيش و نوش بود كه پيامبرشان در مقابل اين انحراف ايستاد. آيات مورد
بحث به انحراف اختصاصى قوم شعيب كه انحراف در مسائل اقتصادى به ويژه كم فروشى بود
پرداخته، كه به شرح و تفسير آن مىپردازيم.
[1]. ويل دورانت مىگويد: «تقريباً
مىتوان گفت كه هر حيوانى، از سوسك مصرى گرفته تا فيل هندى در گوشهاى از زمين،
روزى به عنوان خدا مورد پرستش بوده است». (تاريخ تمدّن، ج 1، ص 95).