نام کتاب : خدا را چگونه بشناسيم نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 64
موجود فاقد
كمالى بوده است كه اكنون با تغيير و تحولى رو به آن دارد. در صورت دوم، موجود
كمالى كه اكنون بر اثر اين تغيير آن را از دست داده است. در هر صورت، اين محدوديت
و نقصِ موجود است كه ثابت مى شود.
بنابراين،
موجود كامل و نامتناهى دچار هيچگونه تغيير و تحولى نمى شود. دليل اين امر معلوم
است. در واقع اين موجود هيچگاه فاقد كمالى نبوده كه اكنون لازم باشد آن را به دست
آورد و چون بىپايان است معنى ندارد كمالى را از دست بدهد. تغيير و تحول در جسم
نشان دهنده يك رشته تبدّلات تدريجى و به هم پيوسته در آن است كه به صورت تاريخچه
گذشته و آينده هر جسمى است. تحولات جسم، احتياجات جسم به رفع نواقص آن است كه
نمودارى از نوسان كمال و نقص در اجسام را نشان مى دهد. اين وضعيت هيچگونه تناسبى
با يك ذات كامل و بىپايان ندارد. درست است كه برخى كوتهنظران در اديان گذشته
(مانند جمعى از بنىاسرائيل) يا بعضى از دانشمندان علوم طبيعى
چنان تصوراتى درمورد خداوند داشتهاند.
اين
دانشمندان به خيال خود مى خواستند خداوند را زير چاقوى جراحى خود در اتاق تشريح
ببينند. 29
خير، خداوند
اصلًا جسم نيست تا قابل رويت باشد. براى ديدن يك موجود، بايد مكان، رنگ، سمت و
جهتى داشته باشد اما هيچكدام از اين موارد در مورد خداوند صدق نمى كند.
ما مى توانيم
آثار خداوند را در همه جا ببينييم. عالم هستى اثر اوست. به قول شاعر
«بر هر چه نظر كردم سيماى تو مى بينم.» مشاهده اثر
نام کتاب : خدا را چگونه بشناسيم نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 64