responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 1  صفحه : 55

آن جا بود كه زكريا، با مشاهده آن همه شايستگى در مريم، پروردگار خويش را خواند و گفت: «پروردگارا! از سوى خود، فرزند پاكيزه‌اى نيز به من عطا فرما، كه تو دعا را مى‌شنوى.» (38)

و در حالى كه او در محراب ايستاده، مشغول نيايش بود، فرشتگان او را صدا زدند كه: «خدا تو را به «يحيى» بشارت مى‌دهد؛ (كسى) كه كلمه خدا [مسيح‌] را تصديق مى‌كند؛ و رهبر خواهد بود؛ و از هوسهاى سركش بركنار، و پيامبرى از صالحان است.» (39)

او گفت: «پروردگارا! چگونه ممكن است پسرى براى من باشد، در حالى كه پيرى به سراغ من آمده، و همسرم نازا است؟!» فرمود: «بدين‌گونه خداوند هر كارى را بخواهد انجام مى‌دهد.» (40)

زكريا گفت: «پروردگارا! نشانه‌اى براى من قرار ده.» فرمود: «نشانه تو آن است كه سه روز، جز به اشاره و رمز، با مردم سخن نخواهى گفت. و زبان تو، از كار مى‌افتد. و پروردگار خود را به شكرانه اين نعمت بزرگ، بسيار ياد كن و به هنگام صبح و شام، او را تسبيح بگو!» (41)

و به ياد آوريد هنگامى را كه فرشتگان گفتند: «اى مريم! خدا تو را برگزيده و پاك ساخته؛ و بر تمام زنان جهان، برترى بخشيده است. (42)

اى مريم! به شكرانه اين نعمت براى پروردگار خود، خضوع كن و سجده به جا آور؛ و با ركوع كنندگان، ركوع كن.» (43)

اى پيامبر! اين، از خبرهاى غيبى است كه به تو وحى مى‌كنيم؛ و تو در آن هنگام كه قلمهاى خود را براى قرعه‌كشى به آب مى‌افكندند تا كدام يك كفالت و سرپرستى مريم را عهده‌دار شود، و نيز به هنگامى كه علماى بنى‌اسرائيل، براى كسب افتخار سرپرستى او، با هم كشمكش داشتند، حضور نداشتى. (44)

به ياد آوريد هنگامى را كه فرشتگان گفتند: «اى مريم! خداوند تو را به كلمه‌اى [وجود با عظمتى‌] از سوى خود بشارت مى‌دهد كه نامش «مسيح، عيسى پسر مريم» است؛ در حالى كه در دنيا و آخرت، آبرومند؛ و از مقرّبان الهى خواهد بود. (45)

نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 1  صفحه : 55
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست