كه هرگز دوست شما [رسول خدا] گمراه نشده و منحرف نگرديده است، (2)
و هرگز از روى هواى نفس سخن نمىگويد. (3)
آنچه مىگويد چيزى جز وحى الهى كه بر او القا شده نيست. (4)
آن كس كه قدرت عظيمى دارد [جبرئيل امين] او را تعليم داده است؛ (5)
همان كس كه توانايى فوقالعاده دارد؛ آنگاه او [پيامبر] به حدّ كمال رسيد، (6)
در حالى كه در افق اعلى بود. (7)
سپس نزديك و نزديكتر شد، (8)
تا آنكه فاصله او با جبرئيل به اندازه فاصله دو قوس كمان يا كمتر بود؛ (9)
در اين جا خداوند آنچه را وحى كردنى بود به بندهاش وحى نمود. (10)
قلب پاك او در آنچه ديد هرگز دروغ نگفت. (11)
آيا با او درباره آنچه با چشم خود در معراج ديده مجادله مىكنيد؟! (12)
و بار ديگر نيز او را مشاهده كرد، (13)
نزد «سدرة المنتهى»، (14)
كه «بهشت جاويدان» در آن جاست. (15)
در آن هنگام كه چيزى [نور خيره كنندهاى] سدرة المنتهى را پوشانده بود، (16)
چشم او هرگز منحرف نشد و طغيان نكرد آنچه ديد واقعيّت بود (17)
به يقين او بزرگترين نشانههاى پروردگارش را در آن سفر آسمانى ديد. (18)
به من خبر دهيد آيا بتهاى «لات» و «عزّى»، و «منات» (19)
كه سوّمين آنهاست دختران خدا هستند)؟! (20)
آيا سهم شما پسر است و سهم او دختر؟! در حالى كه به زعم شما دختران كم
ارزشترند! (21)
دراين صورت اين تقسيمى ناعادلانه است. (22)
اينها فقط نامهايى است كه شما و پدرانتان بر آنها گذاشتهايد نامهايى بىمحتوا
و اسمهايى بىمسمّا)، و هرگز خداوند دليل و حجّتى بر آن نازل نكرده؛ آنان فقط از
گمانهاى بىاساس و هواى نفس پيروى مىكنند در حالى كه هدايت از سوى پروردگارشان
براى آنها آمده است. (23)
آيا آنچه انسان تمنّا دارد به آن مىرسد؟! (24)
در حالى كه آخرت و دنيا از آنِ خداست و بدون اراده او كسى به چيزى نمىرسد).
(25)
و چه بسيار فرشتگان آسمانها كه شفاعت آنها سودى نمىبخشد مگر پس از آنكه خدا
براى هر كس بخواهد و راضى باشد اجازه شفاعت دهد. (26)