responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 1  صفحه : 306

اى يحيى! كتاب الهى را باقوّت بگير. و ما در كودكى فرمان نبوت به او داديم! (12)

و محبت و پاكى روح از ناحيه خود به او بخشيديم، و او پرهيزگار بود! (13)

و نسبت به پدر و مادرش نيكوكار بود؛ و جبّار و متكبّر و عصيانگر نبود. (14)

سلام بر او، روزى كه تولّد يافت، و روزى كه مى‌ميرد، و روزى كه زنده برانگيخته مى‌شود! (15)

و مريم را در اين كتاب ياد كن، آن هنگام كه از خانواده‌اش در ناحيه شرقى بيت المقدس كناره گرفت؛ (16)

و ميان خود و آنان حجابى افكند. تا خلوتگاهش از هر نظر براى عبادت آماده باشد). در اين هنگام، ما روح و فرشته مقرب خود را به سوى او فرستاديم؛ و او در شكل‌انسانى بى‌عيب و نقص، بر مريم ظاهر شد. (17)

مريم سخت ترسيد و گفت: «اگر خدا ترس هستى، من از تو، به خداى رحمان پناه مى‌برم». (18)

گفت: «من تنها فرستاده پروردگار توام؛ آمده‌ام تا پسر پاكيزه‌اى به تو ببخشم.» (19)

گفت: «چگونه ممكن است پسرى براى من باشد؟! در حالى كه تاكنون انسانى با من تماس نداشته، و زن آلوده‌اى نبوده‌ام!» (20)

گفت: «اين گونه پروردگارت فرموده: اين كار بر من آسان است. ما او را مى‌آفرينيم تا او را براى مردم نشانه‌اى قرار دهيم؛ و رحمتى باشد از سوى ما؛ و اين امرى است پايان يافته و گفتگو ندارد).» (21)

سرانجام مريم به او [عيسى‌] باردار شد؛ و او را به نقطه دور دستى برد. (22)

درد زايمان او را به كنار تنه درخت خرمايى كشاند؛ آن قدر ناراحت شد كه گفت: «اى كاش پيش از اين مرده بودم، و كاملًا فراموش شده بودم!» (23)

ناگهان از طرف پايين پايش او را صدا زد كه: «غمگين مباش! پروردگارت زير پاى تو چشمه آبى گوارا قرار داده است. (24)

و اين تنه نخل را به طرف خود تكان ده، تا رطب تازه‌اى بر تو فرو ريزد. (25)

نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 1  صفحه : 306
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست