به بيان
فلسفههاى بعثت انبياء پرداخته، و علامه بزرگوار علامه حلى در شرح آن كلام،
مجموعاً به نُه فلسفه اشاره كرده است كه فهرست وار در اينجا از نظر خواننده محترم
مىگذرد، و چنان كه خواهيم ديد بسيارى از آنها در مورد نصب امامان معصوم نيز صادق
است:
1-
تقويت شناخت عقلى به وسيله بيان نقلى، به اين ترتيب كه انسان با نيروى عقل، بسيارى
از حقايق را چه در اصول و چه در فروع دين درك مىكند، ولى گاه در اعماق دلش وسوسه
هايى وجود دارد، و همين تزلزل مانع از اعتماد بر آن و انجام آن مىگردد؛ اما
هنگامى كه اين احكام عقلى با بيان پيشوايان معصوم الهى تأييد و تقويت شود هر گونه
ابهام و تزلزل زدوده خواهد شد، و انسان با قوت قلب به سراغ انجام آن مىرود.
2-
گاه انسان از انجام كارهايى بيم دارد، چرا كه مىترسد بر خلاف رضاى خدا تصرف در
قلمرو حاكميت او كرده باشد، بيان پيشوايان الهى اين بيم و ترس را زايل مىكند.
3-
تمام اعمال انسان در محدوده حسن و قبح عقلى جمع نمىشوند، و چه بسيار هستند امورى
كه عقل انسان حسن و قبح آن را درك نمىكند، در اينجا بايد دست به دامان پيشوايان
الهى شود، و خوبى و بدى آنها را درك كند.
4-
بعضى از اشياء، مفيد، و بعضى زيان بخش هستند، و انسان تنهابا فكر خود و بدون
راهنمايى پيشوايان الهى قادر به درك سود و زيان همه آنها نيست، اينجا است كه احساس
نياز به آنها مىكند.
5-
انسان يك موجود اجتماعى است، يعنى: بدون همكارى و تعاون با ديگران قادر بر حل
مشكلات زندگى خود نمىباشد، اين نكته نيز مسلم است كه اجتماع، بدون داشتن قوانينى
كه حقوق همه افراد را حفظ كند و آنها را در مسيرصحيح