آيه 9 مىخوانيم: وَإِنْ طَائِفَتَانِ
مِنَ الْمُؤْمِنِينَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُمَا فَإِنْ بَغَتْ
إِحْدَاهُمَا عَلَى الْأُخْرَى فَقَاتِلُوا الَّتِى تَبْغِى حَتَّى تَفِىءَ
إِلَى أَمْرِ اللَّهِ فَإِنْ فَاءَتْ فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُمَا بِالْعَدْلِ
وَأَقْسِطُوا إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ: «مؤمنان برادر يكديگرند؛ پس بين دو برادر خود صلح و آشتى برقرار سازيد و
تقواى الهى پيشه كنيد، تا مشمول رحمت او شويد» [1].
در تعبيرات اين آيه درست دقّت كنيد؛ بند بند آن از برنامه ريزى دقيق براى
پايان دادن به هرگونه نا امنى اجتماعى، با استفاده از بهترين روشهاى مسالمتآميز
و سرانجام توسّل به زور- اگر روشهاى ديگر مفيد واقع نشود- حكايت دارد.
بديهى است مخاطب در اين آيه، مجموعه جامعه اسلامى و يا به تعبير ديگر حكومت
اسلامى است.
پنجم: ضمانتهاى اجرايى قوى
قوانين جهان به تنهايى خطوط سياهى روى صفحات كاغذ است، و نهايت تأثيرى كه
ذاتاً دارد، يك نصيحت و اندرز بدون ذكر دليل است، و به تعبير ديگر قوانين تنها
جنبه ذهنى و فكرى دارند و براى اينكه ارزش اجتماعى پيدا كنند نيازمند به
پشتوانهاى است كه افراد جامعه را ملزم به تبعيت از آن كند. اين پشتوانه همان چيزى
است كه آن را «ضمانت اجرايى» مىگويند.