باشد؛ مانند
قانون جاذبه، زوجيت در عالم گياهان، حركت زمين، و حركت منظومه شمسى و مانند آن كه
با دلايل حسى امروز ثابت شده است.
2. آياتى را
در اين زمينه بر مىگزينيم كه بدون نياز به تكلف و توجيهات ساختگى، منطبق بر قواعد
مسلّم علمى امروز باشد؛ يا به تعبير ديگر دلالت آيات طبق قواعد ادبى كه در استفاده
معانى از جملهها و كلمات، رايج است قابل قبول باشد.
براين اساس
به آياتى كه اعجاز قرآن را از منظر علوم طبيعى و اكتشافات علمى اثبات مىكند اشاره
مىكنيم:
1. قرآن و
جاذبه عمومى
در آيه دوم
سوره رعد مىخوانيم: اللَّهُ الَّذِى رَفَعَ السَّماوَاتِ
بِغَيْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَهَا ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ وَسَخَّرَ الشَّمْسَ
وَالْقَمَرَ: «خدا همان كسى است كه آسمانها را، بدون ستونهايى كه بتوانيد آنها
را ببينيد، برافراشت، سپس بر عرش (قدرت) قرار گرفت؛ (و به تدبير جهان پرداخت)؛ و
خورشيد و ماه را مسخّر ساخت، كه هر كدام تا زمان معيّنى حركت دارند. كارها را او
تدبير مى كند؛ آيات را (براى شما) تشريح مى نمايد؛ شايد به لقاى پروردگارتان يقين
پيدا كنيد».
قابل توجه
اين كه قرآن نمىگويد آسمان بى ستون است، بلكه مىگويد:
«بدونه ستونهايى كه بتوانيد آنها را ببينيد».
اين تعبير به خوبى مىرساند كه ستون مرئى وجود ندارد بلكه ستونى نامرئى، آسمانها
را به پا داشته است. [1]
[1]. ظاهر آيه اين است كه «تَرَونَها» وصف براى
«عَمَدٍ» باشد، و اينكه بعضى گفتهاند مفهوم آيه اين است كه ترونها بغير عمد،
يعنى آسمانها را بدون ستون مىبينى- بنابراين" بغير عمد"، جار و مجرور
و مضاف اليه است كه متعلق به" ترونها" مىباشد- اولًا خلاف ظاهر است و
ثانياً اين تعبير نيز نشان مىدهد كه شما آسمان را بى ستون مىبينى در حالى كه
واقعاً داراى ستون است.