پندار بسيارى
از ساده انديشان و كوتهفكران يك مسأله شخصى و خصوصى نيست، بلكه حقيقتى است كه در
تمام زندگى انسانها نفوذ و حضور دارد؛ و تمام شئون زندگى و حيات را به رنگ الهى و
انسانى در مىآورد.
امروزه شعار
تمام قدرتهاى بزرگ جهان و به اصطلاح كشورهاى پيشرفته حفظ منافع خويش است؛ و هر
حركتى را آغاز مىكنند با صراحت و بدون پرده پوشى مىگويند: «به خاطر حفظ منافع
مادى كشور ما است»، چنين دنيايى اگر دائماً ناآرام و مركز تضادّها و كشمكشها، و
انواع ظلم و ستم و تجاوز و پيمانشكنى و استعمار و استثمار مستضفعان باشد، جاى
تعجب نيست؛ چرا كه تنها اصل حاكم بر آن حفظ منافع شخصى و خصوصى ملتها است، نه
ارزشهايى همچون عدالت اجتماعى، اقامه قسط، آزادى، و اخلاق انسانى، اين ارزشها
فقط در دعوت انبياء پيدا مىشود.
***
توضيحات
1- فلسفه
بعثت در روايات اسلامى
آنچه در طى
آيات فوق درباره علل بعثت انبياء و اهداف آن آمده بود، در روايات اسلامى به
تعبيرات ديگر بيان شده كه به نوبه خود بسيار آموزندهاند، به عنوان نمونه به چند
روايت زير توجه كنيد كه هريك ناظر به يكى از اهداف يا چند قسمت از آنها است:
1- در حديثى
مىخوانيم: «هنگامى كه رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم دعوتش را آشكار كرد،
سران قريش نزد ابوطالب آمدند و گفتند:" اى ابو طالب فرزند برادرت ما را سبك
مغز مىخواند، و به بتهاى ما ناسزا مىگويد، جوانان ما را فاسد نموده! و در
جمعيّت ما تفرقه افكنده، است اگر اين كارها به خاطر كمبود مالى است آن قدر