در نخستين آيه سخن از دستورى است كه خداوند به عموم مسلمانان مىدهد، كه به
مخالفان خود بگويند: ما به خدا ايمان آوردهايم، و همچنين به آنچه بر ما نازل شده
و آنچه بر پيامبران پيشين مانند ابراهيم و اسماعيل و اسحاق و يعقوب و عيسى و موسى
نازل شد «ما هيچ فرقى ميان احدى از آنها نمىگذاريم و در برابر فرمان خدا تسليم
هستيم».
همين مضمون در دو آيه ديگر از قرآن مجيد آمده (آيه 285 بقره و آيه 152 نساء).
و به اين ترتيب، تأكيد مىكند كه مؤمنان واقعى كسانى هستند كه ميان پيامبران الهى
تفاوتى نمىگذارند، و به تعليمات همه آنها ايمان دارند، و اين گواه روشنى است، بر
يگانگى اصول كلى تعليمات آنها.
چرا چنين نباشد در حالى كه همه از سوى يك خدا مبعوث شدهاند، و مأموريت آنها
يكسان است، و اصول معارف الهيّه و اصول سعادت بشر، همهجا يكى است، اينها چيزى
نيست كه با گذشت زمان دگرگون گردد، هرچند جزئيات آن دگرگون مىشود.
درست همانند نياز انسان به غذا و لباس و مسكن و بهداشت و نظافت و تعليم و
تربيت، اصول اين امور تغييرناپذير است، ولى جزئيات مربوط به انواع غذاها و لباسها
و مسكنها و دارو و درمان و چگونگى تعليم و تربيت در تغيير و تحوّل، و به تعبير
ديگر در حال تكامل است.
قابل ذكر است كه اين آيه طبق شأن نزولهاى موجود، در پاسخ يهود و نصارى است كه
هريك ديگرى را نفى مىكردند و پيامبر خود را برتر مىشمردند، و كتاب خود را بهترين
كتاب مىدانستند (و نسبت به بقيّه، بىاعتنا بودند) مسلمانان مأموريت پيدا كردند
كه با صراحت بگويند ما به هيچوجه جدايى ميان پيامبران خدا