حاقه بيان فرموده، مىگويد: وَلَوْ
تَقَوَّلَ عَلَيْنَا بَعْضَ الْاقَاويلِ لَاخَذْنَا مِنْهُ بِالْيَمِينِ ثُمَّ
لَقَطَعْنَا مِنْهُ الْوَتِينَ: «هرگاه او سخنى
به دروغ بر ما مىبست، ما او را با قدرت مىگرفتيم، سپس رگ قلبش را قطع
مىنموديم». (حاقد 44 تا 46)
اشاره به اينكه: پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله با داشتن آن معجزات اگر از
حق منحرف مىگشت و سخن خلافى نسبت به خدا مىداد، حكومت الهى ايجاب مىكرد كه
لحظهاى به او مهلت ندهد و سريعاً او را هلاك كند.
البتّه مدعيان دروغين نبوت در جهان بسيار بوده و هستند لزومى ندارد كه خداوند
به مجرد اينكه كسى ادعاى دروغ كند او را نابود سازد، اين سخن تنها در مورد كسانى
است كه معجزه در اختيار آنهاست، آنها اگر دروغ بر خدا ببندند خداوند به آنها مهلت
نمىدهد چون اغراى به جهل است.
پاسخ ديگرى كه به اين سؤال داده شده اين است كه انبيا مدّعى بودند كه از طريق
وحى به آنها فرمان رسالت داده شده، خواه وحى به طور مستقيم به آنها نازل شده باشد
يا از طريق نزول فرشتگان، هرچه بوده امر خارقالعادهاى بوده است كه شباهتى به
ادراكات معمولى انسان ندارد، و حتماً نوعى تصرف از عالم ماورا طبيعت در نفوس انبياست.
به همين دليل مخالفان به آنها ايراد مىكردند كه شما هم انسانى مثل ما هستيد
چگونه ممكن است وحى كه اين امر خارق عاده است بر شما نازل شده باشد؟ لذا آنها دست
به معجزات مىزدند تا ثابت كنند با ديگران تفاوت دارند. [1]
گرچه هر دو پاسخ مناسب به نظر مىرسد، ولى پاسخ اوّل روشنتر است و در عين حال
منافاتى بين اين دو نيست.