8- درباره پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله و سلم مىفرمايد: وَ انْزَلَ
اللَّهُ عَلَيْكَ الْكِتَابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ عَلَّمَكَ مَا لَمْ تَكُنْ
تَعْلَمْ وَ كَانَ فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكَ عَظِيماً: «و خداوند كتاب و حكمت را برتو نازل كرد، و آنچه را نمىدانستى به تو آموخت،
و فضل خدا بر تو عظيم است».
9- در جاى ديگر بعد از اشاره به گروهى از انبياى بزرگ يعنى ابراهيم و اسحاق و
يعقوب و نوح و داوود و سليمان و ايوب و موسى و هارون و زكريا و يحيى و عيسى و
الياس و اسماعيل و اليسع و يونس و لوط مىفرمايد: اولئِكَ الَّذِينَ اتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ وَ الْحُكْمَ وَ النُّبُوَّةَ: «آنها كسانى هستند كه كتاب و حكم و نبوت به آنان داديم».
به اين ترتيب خداوند سه امتياز مهم به اين هيجده پيامبر بزرگ ارزانى داشته كه
مسلّماً مخصوص آنها نبوده و ساير انبياى الهى را شامل مىشده: «كتاب آسمانى» و
«حكم» و «نبوت». البتّه مفهوم اين سخن آن نيست كه هر كدام كتاب مستقلى داشتهاند،
بلكه گروهى آورنده كتاب بودند و گروهى حافظان كتاب پيشين.
10- تعبير پر معناى ديگرى در اين زمينه در آيات قرآن در مورد پيغمبر اكرم صلى
الله عليه و آله و سلم و جانشينان معصوم او به چشم مىخورد، و آن تعبير «راسخون فى العلم» است كه
بعد از تقسيم آيات قرآن به «محكمات» (آيات صريح و روشن) و «متشابهات» (آياتى كه چنين نيست) مىفرمايد وَ مَا يَعْلَمُ تَأوِيلَهُ الَّا اللَّهُ وَ الرّاسِخُونَ
فِى الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِنْ عِنْدِ رَبِّنَا وَ مَا
يَذَّكَّرُ الَّا اولُوا الْالْبابِ:
«تفسير و تأويل آنها (متشابهات) را جز
خدا و راسخان در علم نمىدانند (آنها هستند كه به خاطر فهم اسرار آيات قرآن)
مىگويند ما به همه آنها ايمان آورديم، همه از سوى پروردگار ماست، و جز صاحبان مغز
و دانش متذكر نمىشوند» (آلعمران 7).
البتّه مىدانيم در تفسير اين آيه گفتگوى مفصلى ميان مفسّران است كه آيا بعد
از نام «اللَّه» بايد وقف لازم بشود و جمله
«وَالرَّاسِخُونَ فِى الْعِلْمِ» جدا گردد
مفهومش اين است راسخان در علم هرچند آگاهى از تأويل آيات متشابه ندارند ولى در
برابر آن به