از اين آيات
به خوبى مىتوان استفاده كرد كه تمام اين حوادث به طور ناگهانى انجام مىشود نه
تدريجى وگرنه انسانى در آن زمان وجود نخواهد داشت كه چنين سختى بگويد (دقت كنيد).
جمع شدن
خورشيد و ماه ممكن است از اين جهت باشد كه با از بين رفتن تعادل «جاذبه» و «دافعه»
كره ماه جذب به مركز اصلى يعنى خورشيد خواهد شد.
اين سخن را
با اشاره به آيه ديگرى از قرآن در اين رابطه پايان مىدهيم، مىفرمايد:
فَاذَا النُّجُومُ طُمِسَتْ: «هنگامى كه ستارگان محو و تاريك
شوند» (مرسلات- 8).
اين تعبير
نيز هماهنگ با آيات فوق و از لوازم آنهاست.
مجدّداً
يادآور مىشويم كه اين مسائل هم اكنون در جهان هستى در جريان است، ولى به صورت
تدريجى، اما در پايان دنيا شدت مىگيرد و طىّ يك سلسله حوادث زنجيرهاى تند و
ناگهانى اين نظام فرو مىريزد و به عمر اين جهان، به فرمان خدا، پايان داده
مىشود.
***
5- شكافتن كرات آسمانى!
ديگر از نشانههاى
پايان جهان دگرگون شدن نظام كواكب و شكافتن كرات آسمانى است كه در آيات فراوانى از
قرآن مجيد به آن اشاره شده و تعبيرات مختلفى درباره آن ديده مىشود.
گاه تعبير
به «انشقاق» مىكند: اذَ
السَّماءُ انْشَقَّتْ: «در آن هنگام كه آسمان (كرات
آسمانى) شكافته شود». (انشقاق- 1).
نظير همين
معنا در آيه 16 حاقّه نيز آمده است: وَانْشَقَّتِ السَّماءُ
فَهِىَ يَوْمَئِذٍ واهِيَةُ: «و آسمانها از هم شكافته مىشوند و
سست مىگردند؛ فرو مىريزند».
در آيه 25
سوره فرقان، همين معنا با مختصر تفاوتى منعكس است: وَ
يَوْمَ تَشَقَّقُ السَّماءُ بِالْغَمامِ: «به خاطر
بياور روزى را كه آسمان با ابرها از هم شكافته مىشود»!
منظور از
«سماء» در اين آيات كرات آسمانى است كه در پايان جهان بر اثر انفجارهاى پىدرپى از
هم شكافته مىشود، ولى در اينكه منظور از شكافته شدن با «ابرها» چيست؟ اين احتمال
وجود دارد كه