ما تَوَلَّى وَ نُصْلِهِ جَهَنَّمَ وَ سائَتْ مَصِيراً: «كسى كه بعد از آشكار شدن حق به مخالفت با پيامبر صلى
الله عليه و آله و سلم برخيزد، و راهى جز راه مؤمنان را پيروى كند، ما او را به
همان راه كه مىرود مىبريم، و به آتش دوزخ مىسوزانيم، و چه جايگاه بدى دارد»؟!.
«يُشاقِقْ» از ماده «شقاق» به معناى مخالفت عمدى و توأم با عداوت است، جمله «من بعد ما تبين له الهدى» (پس از آنكه
راه هدايت براى او روشن شد) نيز دليل بر اين است كه اين مخالفت از لجاج و عناد
سرچشمه مىگيرد، و به منظور ايجاد شكاف و تفرقه در ميان صفوف مسلمين است.
روشن است اين گونه افراد بارزترين گروه دوزخىاند.
***
4- استهزاء آيات الهى
گرچه استهزاء كردن آيات خدا دليل بر كفر و بىايمانى است و كفر سبب سقوط در
دوزخ است ولى در آيات قرآن مخصوصاً، تكيه شده است و يكى از عوامل عمدهاى كه انسان
را به دوزخ مىكشاند معرّفى گرديد، در آيه 106 كهف مىفرمايد: ذلِكَ جَزاؤُهُمْ جَهَنَّمُ بِما كَفَروا و اتَّخَذُوا
آياتي وَ رُسُلي هُزُواً:
«اين گونه كيفر آنها دوزخ است به خاطر
اينكه كافر شدهاند و آيات من و پيامبرانم را به باد استهزاء و مسخره گرفتند»!. [1]
استهزاء كردن حق معمولًا از جهل و عناد و تعصّب و لجاج و كفر آميخته با عداوت
و دشمنى سرچشمه مىگيرد كه هريك از اين امور يكى از درهاى دوزخ است، بنابراين جاى
تعجب نيست كه سرنوشت گروه استهزاء كننده كه غالب انبياء و اولياء اللَّه با آنها
درگير بودهاند، دوزخ يا بدترين جاهاى دوزخ باشد!.
***
5- به كار نگرفتن عقل و چشم و گوش
گروه ديگرى كه به حق، مستحق دوزخند كسانى هستند كه درهاى شناخت و معرفت را به
خود
[1]. شبيه همين معنا، در آيه 9 و 35
سوره جاثيه نيز آمده است.