ثالثاً از آنجا كه ذات و صفات خدا بىنهايت است، بدون
شك جلوههاى روحانى و معنوى او نيز پايان نمىگيرد، هر روز لطف و عنايت تازهاى و
هر دم رحمت و هدايت جديدى بر بهشتيان و مقربان درگاهش مىفرستد، به گونهاى كه
اصلًا تكرارى در آن نيست مگر بىنهايت ممكن است مكرر شود؟!.
نعمتهاى مادى نيز جلوههاى رحمانيت و رحيميت اويند، آنها نيز حد و نهايتى به
خود نمىپذيرند.
چه مانعى دارد همان درختان بهشتى، همان نهرها، همان گلها، همان رنگ و بوها،
همان شرابهاى طهور، هر روز و هر ساعت رنگ و بوى تازهاى، و شكل و عطر جديدى داشته
باشند؟ دائماً رنگ عوض كنند، دائماً دگرگون شوند، دائماً چهره نو پيدا كنند، به
گونهاى كه يك غذا و يك منظره فقط يكبار در تمام عمر بهشتيان ديده شود و مورد
استفاده قرار گيرد! (عجب صحنهاى!).
پارهاى از آيات قرآن و روايات اسلامى نيز اين مطلب را تأييد مىكند.
در آيه 29 سوره رحمن مىخوانيم: (كُلُّ
يَوْمٍ هُوَ في شَأْنٍ) «او هر زمان در شأن و كارى
است»!.
مفسران در تفسير اين آيه بيانات بسيار متنوع و گوناگونى دارند كه هر كدام به
يكى از افعال خداوند مسأله آفرينش و مرگ انسانها، يا رزق و حيات آنها يا عزّت و
ذلت اقوام، يا آمرزش گناهاى و برطرف ساختن اندوهها، يا فراهم ساختن منافع و دفع
زيانها، اشاره مىكند، ولى بدون شك آيه مفهوم گستردهاى دارد كه هرگونه دگرگونى
را در اوضاع جهان در بر مىگيرد، و از آنجا كه دليلى بر تخصيص آيه به دنيا در دست
نيست بلكه ذكر اين آيه بعد از آيه «كُلُّ مَنْ
عَلَيْها فانٍ وَ يَبْقى وَجْهُ رَبِّكَ ذُو الجَلالِ وَ الاكْرامِ»:
«تمام كسانى كه روى زمين هستند فانى
مىشوند و تنها ذات ذو الجلال و گرامى پروردگارت باقى مىماند» مىتواند قرينهاى
باشد بر اينكه دگرگونىها و تنوعها در سراى ديگر نيز ادامه دارد، و بهشتيان به
اراده خداوند هر روز در شأن و در كارى هستند.
بعضى از مفسران نيز «كل يوم» را تعميم داده و ايام دنيا و آخرت را هر دو مشمول
آن دانستهاند. [1]
در حديثى از امام صادق عليه السلام مىخوانيم: انَّ اللَّه خَلَقَ جَنَّةً لَمْ يَرَها عَيْن، وَلَم
يَطَّلْعِ عَلَيْها مَخْلُوقٌ، يَفْتَحُها الرَّبُّ تَبارَكَ وَ تَعالى كُلَّ
صَباحٍ فَيَقُولُ ازْدادِي طِيْباً! ازْدادي ريحَ!: «خداوند بهشتى آفريده كه هيچ چشمى نديده، و هيچ مخلوقى از آن آگاه نيست،
پروردگار متعال هر صبحگاه آن را مىگشايد و مىگويد: بوى خوشت را افزون كن! و
نسيمت را بيفزاى»!. [2]