السَّبّابَةَ
وَ الْوُسْطى؛ بعثت من و قيامت مانند اين دوست، و اشاره به دو انگشت مباركش كرد و
انگشت «سبّابه» را با انگشت «وسط» در كنار يكديگر قرار داد».
[1] 6
بعضى مسأله
شق القمر را نيز جزء اشراط الساعه شمردهاند اينها همه در صورتى است كه منظور
نشانههاى نزديك شدن قيامت باشد نه نشانه امكان معاد، در حالى كه بعضى معناى دوّم
را برگزيدهاند، و گفتهاند اصل آفرينش انسان از خاك، و خلقت آسمانها و زمين، همه
نشانههاى قدرت خدا بر اعاده حيات مردگان است، در اين صورت تمام دلايل امكان معاد
جزء نشانههاى رستاخيز و اشراط الساعة خواهد بود (دقت كنيد).
ولى معناى
اوّل صحيحتر به نظر مىرسد، به خصوص اينكه در روايات اسلامى امورى به عنوان
نشانههاى نزديك شدن قيامت و اشراط الساعه شمرده شده، مانند حديثى كه از پيامبر
اكرم صلى الله عليه و آله و سلم نقل شده كه فرمود: «مِنْ
اشْراطِ السّاعةِ انْ يُرْفَعَ الْعِلْمُ، وَ يَظْهَرَ الْجَهْلُ، وَ يُشْرَبَ
الْخَمْرُ وَ يَفْشُو الزِّنا؛ از نشانههاى قيامت برچيده شدن علم،
آشكار شدن جهل، و شرب خمر و كثرت زناست». [2]
حتى در بعضى
از روايات قيام حضرت مهدى (ارواحنا فداه) براى مبارزه با ظلم و فساد جزء اشراط
الساعة شمرده شده است.
***
قيامت نزديك شد!
در دوّمين
آيه سخن از نزديكى قيامت و شق القمر است، مىفرمايد: «قيامت نزديك شد و ماه از هم شكافت»!
اقْتَرَبَتِ السّاعَةُ وَ انْشَقَّ الْقَمَرُ
اين در حقيقت
پاسخ به سؤالى است كه مكرراً از پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله و سلم مىكردند
كه «قيامت كى خواهد آمد»؟ در اينجا مىفرمايد: «قيامت نزديك است، و يكى از
نشانههاى آن شق القمر است» حادثهاى كه هم دليل بر قدرت خداوند بزرگ بر همه چيز
(و ضمناً قدرت بر احياى موتى) بود، و هم از صدق دعوى پيغمبر اكرم صلى الله عليه و
آله و سلم آخرين سفير الهى حكايت مىكرد، و هم از نزديكى رستاخيز زيرا همانگونه
كه در
[1]. اين حديث را بسيارى از مفسّران شيعه و اهل
سنت با مختصر تفاوتى نقل كردهاند مانند مجمعالبيان و تفسير قرطبى و فى ظلال و
روح البيان و تفاسير ديگر (ذيل آيه مورد بحث).