در بحث معاد جسمانى اين حقيقت به خوبى روشن شد كه از نظر قرآن مجيد معاد هم
جنبه جسمانى دارد و هم جنبه روحانى، چرا كه انسان در آن صحنه با جسم و روح حاضر
مىشود، و طبعاً بايد در هر دو جنبه غرق مواهب و بركات الهى گردد.
آنها كه نعمتهاى بهشتى را همه معنوى و روحانى مىپندارند، و آياتى كه دلالت
بر نعمتهاى جسمانى مىكند همه را به زبان كنايه فرض مىكنند، در حقيقت از اين
نكته غافلند كه انحصار نعمتهاى بهشتى به نعمتهاى روحانى مفهومش نفى معاد جسمانى
است كه برخلاف صريح آيات قرآن است.
و اصولًا چنانكه در بحث معاد جسمانى گفتيم «جسم» و «روح» دو همزاد به هم
پيوستهاند، همانگونه كه در اين جهان جدا از يكديگر نمىتوانستند به تكامل ادامه
دهند، در آن جهان نيز براى بهرهگيرى از مواهب الهى جدا از يكديگر نمىتوانند
باشند (دقت كنيد).
به هر حال نعمتهاى جسمانى بهشت مانند نعمتهاى معنوى بسيار متنوع و گسترده و
جالب و دلانگيز است و قرآن روى آن بسيار تكيه كرده است تا از اين طريق توجه همه
انسانها را به اعمال و صفات و فضائل كه سرچشمه اين مواهب است جلب كند (و مىدانيم
نوع بشر بيش از آنچه به نعمتهاى روحانى مىانديشد توجّه به مواهب جسمانى دارد) و
در عين حال- چنانكه در فصل بعد خواهيم ديد- فصل مهمى براى بيان نعمتهاى معنوى و
لذات روحانى بهشت گشوده است كه اگر از نظر گستردگى بيان در حدّ نعمتهاى مادى نيست
ولى از نظر كيفيت و معناى، بسيار بر آن پيش مىگيرد.
با اين اشاره به شرح فشرده نعمتهاى مادى بهشت باز مىگرديم، و آنها را تحت
عناوين زير بررسى مىكنيم: