دو باغ بهشتى است» (وَلِمَنْ خافَ مَقامَ
رَبِّهِ جَنَّتانِ).
در تفسير «مقام ربه» دو احتمال ذكر كردهاند: گاه گفتهاند منظور از آن احاطه علمى پرودرگار نسبت
به تمامى اعمال و نيات انسان است، و گاه گفتهاند منظور ايستادن انسان در برابر
دادگاه عدل خدا در قيامت است (در اين صورت آيه تقديرى دارد و در تقدير چنين است: (مقامه بين يدي ربّه).[1]
هريك از اين دو تفسير را انتخاب كنيم چنين خوفى سرچشمه ترك معاصى و شهوات
مىشود، چنانكه در حديثى از امام صادق عليه السلام مىخوانيم: مَنْ عَلِمَ انَّ اللَّه يَراهُ وَ يَسْمَعُ ما يَقُولُ
مِنْ خَيْرٍ و شَرٍّ فَيَحْجُزُهُ ذلِكَ عَنِ الْقَبيحِ مِنْ الأعمالِ، فَلَهُ
جَنَّتانِ: «كسى كه بداند خداوند او را مىبيند و آنچه از
خير و شر مىگويد مىشنود، و اين علم و آگاهى او را از اعمال قبيح باز دارد، براى
او دو باغ بهشتى است». [2]
درباره «جنتان» (دو بهشت) نيز تفسيرهاى مختلفى ذكر شده:
1- منظور بهشت «مادى» و «معنوى» است، همان چيزى كه در سوره آلعمران آيه 15 از
آن تعبير به «جَنَّاتُ تَجْري مِنْ تَحْتِها الأنْهارُ
وَ رِضْوانٌ مِنَ اللَّه» شده است كه
اولى باغهايى است كه از زير درختانش نهرها جارى است، و دوّمى خشنودى معبود محبوب
حقيقى يعنى خداوند است.
2- بهشت اوّل در برابر ايمان، و بهشت دوّم در برابر اعمال صالح است.
3- بهشت اوّل در برابر اطاعت، و ديگرى در برابر ترك گناه است.
4- بهشت اوّل پاداش عمل است و دوّمى تفضل الهى است.
البته هيچكدام از اين تفسيرها دليل خاصى ندارد هرچند تفسير اوّل از همه
مناسبتر به نظر مىرسد، و جمع ميان آنها نيز كاملًا ممكن است.
***
16- تولى و تبرّى
دوستى دوستان خدا، و دشمنى با دشمنان حق، يا به تعبير ديگر همسويى با نيكان و
پاكان، و ناهماهنگى با بدان و شروران، يكى ديگر از كليدهاى بهشت است كه در آيات
قرآن به آن اشاره شده، در آيه 22 مجادله مىفرمايد:
[1]. هر دو احتمال در تفسير «مجمع
البيان» و «الميزان» ذكر شده است.