«انّ» بينديشد، لرزه بر اندام او مىافتد كه خداى رحيم و غفور، خداى قادر و قاهر به
چنين تهديدى پرداخته است.
جمعى از مفسّران گفتهاند، يا احتمال دادهاند كه آيه اشاره به مجازات سخت و
سنگينى باشد كه در جنگ بدر نصيب مشركان شد، ولى تعبيرات آيه تناسب با عذاب بزرگتر
و شديدتر و فراگيرترى دارد كه جز در آخرت صادق نيست، بعلاوه در آيات قبل از آن نيز
تعبيراتى است كه تناسبى با جنگ بدر ندارد.
و در تعبير دوّم به چهره ديگرى از آن روز اشاره مىشود: «روزى كه بازگشتى در
آن از سوى خدا نيست» (يَوْمٌ لا مَرَدَّلَهُ
مِنَ اللَّهِ) (شورى- 47).
نه راهى براى جبران در پيش است، و نه طريقى به سوى بازگشت به اين جهان و تدارك
مافات.
بعضى از مفسّران اين جمله را اشاره به قطعى بودن آن روز دانستهاند، چرا كه
مىگويد: «از سوى خداوند بازگشتى در آن روز نيست» يعنى حتماً واقع شدنى است، و طبق
اين تفسير مفهوم آن با جلمه «لا رَيْبَ
فيه» كه درباره قيامت آمده، نزديك است.
ولى جملههاى ذيل آيه كه مىگويد: «در آن روز نه پناهگاهى داريد و نه مدافعى»
مناسب تفسير اوّل مىباشد.
اين احتمال نيز وجود دارد كه منظور اين است در آن روز هيچكس قدرت اين را
ندارد كه عذاب الهى را از شما باز گرداند، و اين معنا با ذيل آيه مناسبتر است.
و هريك از اين تفسيرها را انتخاب كنيم پيام سخت و سنگينى در بردارد.
***
66- يَوْمَ يَدْعُ الدّاعِ الى
شَىءٍ نُكُرٍ
اين نام كه يك بار در قرآن مجيد آمده تعبير سربسته و هولانگيزى است كه فكر
انسان را در باب حوادث آن روز به مسائل گوناگونى متوجه مىسازد، مىفرمايد: «روزى
را به يادآور كه دعوت كننده الهى مردم را به امر وحشتناكى كه مردم از آن بىخبرند
فرا مىخواند»: (يَوْمَ يَدْعُ الدّاعِ إلى شَىءٍ نُكُرٍ (قمر 6).
در اينكه اين «دعوت كننده الهى» كيست؟ مفسّران احتمالات متعددى ذكر كردهاند.
آيا خداست؟ يا فرشتگان مقرّب او؟ همچون جبرئيل و يا اسرافيل كه با نفخ صور مردم را
به رستاخيز دعوت مىكند، با