مىخورد
مانند: «ءَاذا مِتْنا وَ كُنّا تُراباً وَ عِظاماً ءَانّا لَمَبْعُوثُونَ»:
«آيا هنگامى كه ما مرديم و خاك و استخوان شديم برانگيخته مىشويم» (صافات- 16).
[1]
«بَعْث» در لغت،
مفهوم وسيعى دارد، بعضى آن را به معناى «فرستادن» بعضى «رسانيدن»، و بعضى به معناى
«پراكندن» تفسير كردهاند. ولى به طورى كه از موارد مختلف استعمال آن به دست مىآيد
مفهوم آن همان چيزى است كه در فارسى از آن به عنوان «برانگيختن» تعبير مىكنيم،
منتها در هر موردى به تناسب آن مورد مفهوم خاصى دارد، مانند برانگيختن پيامبر صلى
الله عليه و آله و سلم براى تبليغ، برانگيختن لشكر براى جهاد، يا انسان خواب براى
اداى وظايف، يا مردگان براى حساب يا حيوان براى حركت. [2]
انتخاب اين
تعبير براى قيامت به خاطر آغاز حركت است كه خداوند مردگان را از قبر بر مىانگيزد،
سپس آنها را به سوى محاكم و دادگاههاى قيامت براى حساب مىفرستد، و از آنجا نيز
به سوى بهشت يا دوزخ فرستاده مىشوند، هر يك از اين مراحل يكى از مصداقهاى «بعث»
است.
تعبير ديگرى
در آيات قرآن نيز به چشم مىخورد كه با واژه «بَعْث» قريب الافق است، و آن ماده
«بَعْثَرَة» (بر وزن منقبه) مىباشد.
اين تعبير
تنها در دو آيهاز قرآن ديده مىشود، وَ اذَا الْقُبُورُ
بُعْثِرَتْ: «هنگامى كه قبرها زير و رو شود» (و مردگان براى حساب برانگيخته
شوند)» (انفطار 4) و در جاى ديگر مىفرمايد: افَلا
يَعْلَمُ اذا بُعْثِرَ ما فى الْقُبُور «آيا انسان نمىداند هنگامى
كه آنچه در قبرهاست زير و رو و برانگيخته مىشود ...» (عاديات 9)
واژه
«بَعْثره» را گرچه ارباب لغت به معناى زيرورو كردن و پراكندن تفسير كردهاند،
ولى به گفته راغب در مفردات بعيد نيست كه اين واژه مركّب از دو كلمه
«بَعْث» و «اثيرت» بوده باشد
كه اوّلى به معناى برانگيختن و دوّمى به معناى پراكندن است، و لذا هر دو معنا را
در مفهوم خود جمع كرده است.
«بيضاوى» همين مطلب را به تعبير ديگرى نقل
مىكند كه اين واژه مركب از «بعث» و
«رأى» در «اثارة» است.
[3]
[1]. اين معنا در آيات اسراء- 49 و 98، مؤمنون-
82، واقعه- 47، انعام- 29 و مؤمنون 37 آمده است.
[2]. مفردات راغب، مقاييس اللّغة و التحقيق فى
كلمات القرآن الكريم.