نقطه مقابل
حق باطل است كه واقعيت و ثبوتى ندارد بلكه خيال و پندار و سرابى بيش نيست.
جالب اينكه
در اين آيه پديدههاى سه گانه فوق (پيدايش آدم از خاك، تطورات جنين، و زنده شدن
زمينهاى مرده) هم به عنوان دليل بر مبدأ يعنى اصل وجود خدا ذكر شده، و هم دليل بر
معاد، و هم صفات خدا (مانند قدرت) و در حقيقت اين تغييرات گسترده كه در همه چيز
جهان حكمفرماست دليل بر وجود يك نقطه ثابت در عالم هستى است، و اين نظام شگرف كه
بر پديدههاى متغير حكومت مىكند نشانه علم و قدرت اوست، و همه اينها دليل بر اين
است كه زندگانى بعد از مرگ كاملًا امكانپذير مىباشد.
همانگونه كه
در بالا اشاره شد تعبير به «احياء موتى» (حيات بعد از مرگ) به طور وسيعى در آيات
معاد آمده، اين تعبير دليل روشنى بر معاد جسمانى است كه نه تنها روح انسان، بلكه
جسم او نيز در جهان ديگر باز مىگردد (البتّه در سطحى والاتر و بالاتر كه بعداً
اشاره خواهد شد) اگر معاد منحصراً روحانى بود حيات بعد از مرگ مفهومى نداشت، بلكه
روح بعد از جدايى از جسم همچنان به بقاى خود ادامه مىدهد.
واژه
«رستاخيز» در فارسى همين معناى حيات بعد از مرگ را مىرساند، چرا كه «رَسْت»
از ريشه پهلوى «ريستك» به معناى «مرده» گرفته شده، و «رستاخيز» يا «رستخيز» به
معناى برخاستن مردگان است [1] كه معادل
عربى «قيامت» يا «احياء موتى» است.
***
3- «بعث» (برانگيختن)
تعبير ديگرى
كه در آيات قرآن از قيامت به چشم مىخورد «بعث» است، چنانكه در آيات مورد بحث كه
به دنبال آيه گذشته در سوره حج آمده است، مىفرمايد: «اين به خاطر آن است كه
بدانيد قيامت خواهد آمد، و شكّى در آن نيست، و خداوند تمام كسانى را كه در قبرها
آرميدهاند بر مىانگيزد». (وَ انَّ السّاعَةَ آتِيَةٌ لا
رَيْبَ فيْها وَ انَّ اللَّه يَبْعَثُ مَنْ فى الْقُبُورِ).
اين تعبير به
قدرى در قرآن گسترده است كه يكى از نامهاى قيامت «يوم
البعث» (روز برانگيخته شدن)، (روم- 56) يا «يَوْمَ
يُبْعَثُونَ» مىباشد، اين تعبير در شش آيه از قرآن آمده است.
[2]
حتى در
سؤالاتى كه مشركان از پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله و سلم مىكردند همين تعبير
به طور مكرر به چشم