دارد كه همانند اجزاى مادى تعويض نمىشود و اساس
وجود ما را همان تشكيل مىدهد و عامل وحدت شخصيت ما همان است.
* پرهيز از يك اشتباه
بعضى تصور مىكنند سلولهاى مغزى عوض نمىشوند و مىگويند: در كتابهاى
فيزيولوژى خواندهايم كه تعداد سلولهاى مغزى از آغاز تا آخر عمر يكسان است؛ يعنى
هرگز كم و زياد نمىگردد، بلكه فقط بزرگ مىشوند، اما توليد مثل نمىكنند، و به
همين جهت اگر ضايعهاى براى آنها پيش بيايد قابل ترميم نيستند، بنابراين ما يك
واحد ثابت در مجموع بدن داريم كه همان سلولهاى مغزى است؟ و اين حافظ وحدت شخصيت
ماست.
امّا اين اشتباه بزرگى است، زيرا آنها كه اين سخن را مىگويند، دو مسأله را با
يكديگر اشتباه كردهاند، آنچه در علم امروز ثابت شده اين است كه سلولهاى مغزى از
آغاز تا پايان عمر از نظر تعداد ثابت است، و كم و زياد نمىشود. نه اينكه ذرات
تشكيل دهنده اين سلولها تعويض نمىگردد، زيرا همانطور كه گفتيم سلولهاى بدن
دائماً غذا دريافت مىكنند، و نيز تدريجاً ذرات كهنه را از دست مىدهند، همانند همان
استخر آبى كه از يكسو آب به آن مىريزد و از سوى ديگر آب از آن خارج مىشود، پس از
مدتى از محتويات آن به كلى تعويض مىگردد، اگر چه مقدار آب ثابت مانده است،
بنابراين سلولهاى مغزى نيز عوض مىشوند. [1]
***
ج- عدل انطباق بزرگ و كوچك
فرض كنيم كنار درياى زيبايى نشستهايم چند قايق كوچك و يك كشتى عظيم روى امواج
آب در حركتند، آفتاب را مىبينيم كه از يكسو غروب مىكند و ماه را مىبينيم كه از
سوى ديگر در حال طلوع كردن است.
مرغهاى زيبايى دريايى دائماً روى آب مىنشينند و برمىخيزند، و در يك سمت آن
كوه عظيمى سر به
[1]. در كتابهاى فيزيولوژى نيز به
اين مسئله اشاره شده است به عنوان نمونه به كتاب هورمونها صفحه 11 و كتاب
فيزيولوژى حيوانى تأليف دكتر محمود بهزاد و همكاران صفحه 32 مراجعه شود.