مهمترين
سؤالى كه در اينجا مطرح است اين است كه اين ظهور و بروز كى واقع شده؟ و به چه صورت
انجام گرفته است؟ و خلاصه منظور از عالم ذر چيست؟ و اين امر چگونه تحقق يافته؟
در پاسخ به
اين سؤال و شرح عالم ذر و تفسير آيه فوق حداقل شش قول وجود دارد كه هر كدام را
جمعى يا بعضى از دانشمندان اسلامى پذيرفتهاند:
1. طريق
محدّثين و اهل ظاهر است كه گفتهاند منظور همانگونه كه در بعضى از احاديث آمده
اين است كه فرزندان آدم عليه السلام تا پايان دنيا به صورت ذرّات كوچكى از پشت آدم
عليه السلام خارج شدند، و فضا را پر كردند، در حالى كه داراى عقل و شعور بودند و
قادر بر تكلّم و سخن گفتن، خداوند آنها را مخاطب قرار داد، و از آنها سؤال كرد:
آيا من پروردگار شما نيستم؟ «أَلَسْتُ بِرَبِّكُمْ»
و همگى در پاسخ گفتند: آرى «قَالُوا بَلَى شَهِدْنَا»
و به اين ترتيب پيمان نخستين بر توحيد گرفته شده و خود انسانها شاهد خويشتن بودند.
[1]
2. منظور از
عالم ذر، و تفسير آيه فوق اين است كه ذرّات نخستين وجود انسان، يعنى نطفه، از پشت
پدران به رحم مادران انتقال يافت، و تدريجاً در عالم جنين به صورت انسان كاملى
درآمد، و در همان حال خداوند قوا و استعدادهايى به او داد كه بتواند حقيقت توحيد و
آئين حق را درك كند، واين فطرت توحيدى را در وجود او عجين ساخت.
اين تفسير را
گروهى از مفسّران مانند المنار وفى ظلال انتخاب كرده و از
[1]. مرحوم علامه مجلسى در شرح اصول كافى (مرآة
العقول) درباره اين عقيده مىگويد: «طريقة المحدّثين والمتورعين فانهم يقولون نؤمن
بظاهرها ولانخوض فيها، ولا نطرق فيها التوجيه والتأويل» جلد 7، صفحه 38) فخر رازى
آن را به مفسّران و محدّثان نسبت مىدهد (جلد 15، صفحه 46).