اساسى
«القرآن يفسّر بعضه بعضاً»: (آيات قرآن يكديگر را تفسير
مىكنند) برطرف مىسازد.
3-
جهان بينى اسلام، وبطور كلى، نگرش آن را در هر مسئله، و هر موضوع آشكار مىسازد.
4-
بسيارى از اسرار نهفته قرآن را تنها با روش تفسير موضوعى مىتوان آشكار ساخت؛ و به
ژرفاى آيات آن، تا آنجا كه در حوصله استعداد انسانهااست؛ دست يافت.
بنابراين هيچ
مسلمان ژرف انديش و آگاهى، بىنياز از آن دو نوع تفسير نيست؛ گر چه در قديم ترين
ايّام، حتى از عصر ائمه هدى عليهم السلام «تفسير
موضوعى» مورد توجه بوده؛ و دانشمندان اسلام در اين زمينه كتابها نوشتهاند
كه نمونه روشن آن كتابهاى «آيات الاحكام»
است؛ ولى بايد اعتراف كرد كه «تفسير موضوعى»
از رشد شايسته خود بى نصيب بوده، و هنوز مراحل طفوليت خود را طى مىكند؛ و بايد در
پرتو زحمات دانشمندان به محل شايسته خود برسد.
كتاب حاضر
«پيام قرآن» كه با ابداع يك روش كاملًا تازه در تفسير موضوعى قرآن، گامهاى
جديدى را در اين موضوع برداشته،- و بحمداللَّه از استقبال گسترده و
حمايت روز افزون قشرهاى وسيعى بهرهمند بوده است،- هنوز در
آغاز راه است؛ و نياز به همكارى و هم فكرى بيشتر از سوى علماى اسلام و مفسّران
عالى مقام دارد تا بتواند به هدف نهايى برسد؛ و ما هميشه در انتظار نظرات تكميلى
اهل نظر و ارباب معرفت بوده و هستيم، و از خداى بزرگ توفيق و هدايت بيشتر را
مىطلبيم.