مىخورد كه شرح آن در خور كتاب مستقلّى است و آنچه در بالا گفته شد؛ تنها گوشه
ناچيزى از آن است.
4- مقام معلّم در اسلام
همان گونه كه مىدانيم، فراگيرى از نظر اسلام واجب عينى است؛ و در پارهاى
قسمت ها واجب كفايى محسوب مىشود؛ يعنى بخشى از علوم را همگان بايد فرا گيرند و آن
بخش كه جنبه تخصّصى دارد و فراگيرى آن براى همه ميسّر نيست، واجب كفايى مىباشد.
تعليم علوم نيز همين گونه است، بخشى از آن توسّط كسانى كه از آن آگاه اند بايد
به همگان تعليم داده شود، در حالى كه تعليم بخشى ديگر هم واجب كفايى است.
روى هم رفته تعليم و تعلّم تمام علومى كه قوام جامعه بشرى از نظر معنوى و
مادّى بدان بستگى دارد؛ گاه به صورت واجب عينى، و گاه به صورت واجب كفايى لازم و
ضرورى است، و به همين دليل هيچ مسلمانى نمىتواند خود را از پيشرفت هاى علمى روز
جدا سازد، بلكه براى تقويت پايههاى حكومت اسلامى، بايد بيشترين سعى و تلاش براى
تعليم و تعلّم آن صورت گيرد، و به يقين اگر مسلمانان در اين زمينه كوتاهى كنند و
مايه عقب افتادگى كشورهاى اسلامى گردند در پيشگاه خدا مسئول اند!
قرآن مجيد، نخستين معلّم را خداوند، و نخستين شاگرد را حضرت آدم عليه السلام،
و نخستين علمى كه به او تعليم داده شد علم الاسماء مىشمرد (به احتمال قوى منظور
از آن آگاهى بر اسرار افرينش و موجودات جهان است.)
تنها آدم نبود كه خداوند به او تعليم داد، بلكه به يوسف تعليم تعبير خواب داد، وَ عَلَّمْتَنى مِنْ تَأويلِ الاحاديثِ[1] و به سليمان
زبان پرندگان آموخت، وَ قالَ يا ايُّهَا
النّاسُ عُلِّمْنا مَنْطِقَ الطَّيْرِ،[2]