ولى اگر به اين واقعيّت توجه كنيم؛ كه اين احكام مربوط به كسى نيست كه اعتقادى
در درون دارد و در مقام اظهار آن بر نيامده بلكه تنها كسى را شامل مىشود كه اظهار
يا تبليغ بپردازد، و در حقيقت قيام بر ضدّ رژيم موجود جامعه اسلامى كند، روشن
مىشود كه اين خشونت بى دليل نيست؛ و با مسأله آزادى انديشه نيز منافات ندارد، و شبيه
اين قانون در بسيارى از كشورهاى شرق و غرب با تفاوت هايى وجود دارد كه خون افرادى
كه قيام بر ضدّ رژيم آنها كنند؛ را مباح مىشمرند.
توجّه به اين نكته نيز لازم است كه: پذيرش اسلام بايد طبق منطق باشد مخصوصاً
كسى كه از پدر يا مادر مسلمان متولّد شده و در يك محيط اسلامى پرورش يافته، بسيار
بعيد به نظر مىرسد كه محتواى اسلام را تشخيص نداده باشد؛ بنابراين عدول و بازگشت
او از اسلام به توطئه و خيانت شبيهتر است، تا به اشتباه و درك حقيقت و چنين كسى
استحقاق چنان مجازاتى را دارد.
در قرآن مجيد در آيه 72 و 73 سوره «آل
عمران» از گروهى سخن مىگويد كه به عنوان يك توطئه
حساب شده نخست اظهار اسلام كردند؛ سپس به عنوان اينكه چيز قابل ملاحظهاى در اسلام
نيافتند، كنار رفتند و بيزارى جستند، و هدف آنها اين بود كه به اين وسيله تزلزل در
ايمان مؤمنان ايجاد كنندو در آيه 72 سوره «آل
عمران» مىخوانيم:
«و جمعى از اهل كتاب (از يهود)
گفتند:" (برويد و در ظاهر) به آنچه بر مؤمنان نازل شده، در آغاز روز (به
ظاهر) ايمان بياوريد؛ و در پايان روز كافر شويد (و باز گرديد). شايد آنها (از آيين
خود) بازگردند؛" (زيرا شما را اهل كتاب و آگاه از بشارات آسمانى پيشين
مىدانند و اين كار كافى است كه آنها را متزلزل سازد)».