در آيه 35
سوره ص از زبان حضرت سليمان مىخوانيم: قالَ رَبِّ اغْفِرلى
وَهَبْ لى مُلْكاً لا يَنْبَغى لَاحَدٍ مِنْ بَعْدى انَّكَ انْتَ الْوَهّابُ:
«گفت پروردگارا مرا ببخش و حكومتى به من عطا كن كه بعد از من سزاوار هيچ كس نباشد،
كه تو بسيار بخشندهاى"»!
آيات بعد از
آن نشان مىدهد كه خداوند دعاى او را مستجاب كرد، و حكومتى عظيم و مواهبى فراوان و
بى نظير به او بخشيد. و در آيه 54 نساء آمده است: امْ
يَحْسُدُونَ النّاسَ عَلى ما آتاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ فَقَدْ آتَينا آلَ
ابْراهيمَ الْكِتابَ وَالْحِكْمَةَ وَ آتَيناهُمْ مُلْكاً عظيماً.
«آيا اينكه نسبت به مردم (پيامبر و خاندانش) بر
آنچه خدا از فضلش به آنها بخشيده حسد! مىورزند يا اينكه ما به آل ابراهيم كه يهود
از خاندان او هستند) نيز كتاب و حكمت داديم و حكومت عظيمى در اختيارشان قرار
داديم».
اين مسأله به
قدرى اهميت دارد، كه خداوند بخشيدن حاكميت را هم رديف عزت و گرفتن آن را قرين ذلت
شمرده است.
«بگو" بار الها! اى مالك حكومتها، به هر كس
بخواهى، حكومت مىبخشى، و از هر كس بخواهى، حكومت را مىگيرى؛ هر كس را، بخواهى
عزّت مىدهى و هر كس را بخواهى، خوار مىكنى تمام خوبى ها به دست تو است؛ تو بر هر
چيزى قادرى"».
از مجموع
آياتى كه در بالا آمد، اهميت حكومت براى جامعه بشرى از ديدگاه قرآن مجيد روشن
مىشود، و در واقع اين آيات دريچهاى است به سوى جهان بسيار وسيع حكومت در جوامع
انسانى.
***
ضرورت حكومت در روايات اسلامى
مسأله
«ضرورت حكومت در روايات اسلامى» نيز بازتاب گستردهاى دارد؛ و در
آنها تصريح شده كه مردم بدون حكومت نمىتوانند زندگى كنند؛ و حتى يك حكومت ظالم،
از هرج و مرج و بى حكومتى بهتر است!