اين بحث را با اشاره به اهميّت و غناى بزرگترين مصداق وحى يعنى قرآن مجيد در
كلمات پيشوايان بزرگ ادامه مىدهيم، تا هم تأكيدى باشد بر اصل مسأله، و موقعيت اين
منبع عظيم معرفت، و هم پاسخى باشد به كج انديشانى كه وحى را در رديف «غرايز
حيوانات» و پايينتر از ادراكات عقلى مىشمارند، و معتقدند با پيشرفت عقول
انسانها نيازى به وحى معارفى كه از آن سرچشمه مىگيرد، نخواهيم داشت!
تا معلوم شود:
صلاح كار و من خراب كجا؟
ببين تفاوت ره از كجاست تا به كجا؟
1- پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله و سلم خطاب به مسلمانان فرمود:
هنگامى كه امور بر شما مشتبه شود همچون پارههاى شب تاريك، بر شما باد كه به سراغ
قرآن رويد ... كسى كه قرآن را پيشاپيش روى خود قرار دهد او را به بهشت هدايت
مىكند، و كسى كه آن را پشت سر افكند او را به دوزخ مىراند، قرآن بهترين راهنما
به سوى بهترين راههاست، هركس بر طبق آن سخن گويد راستگوست، و هركس به آن عمل كند
مأجور است، و هركس مطابق آن حكم كند عادل است». [1]
2- اميرمؤمنان على عليه السلام در يكى از خطبههاى نهجالبلاغه مىفرمايد:
«ثُمَّ أنْزَلَ عَلَيْهِ الْكِتابَ
نُوراً لا تَطْفَأُ مَصابِيْحُهُ، وَسِراجاً لا يَخْبُو تَوَقُّدُهُ، وَ بَحْراً
لا يُدْرَكُ قَعْرُهُ، وَ مِنهاجاً لا يُضِلُّ نَهْجُهُ، وَ شُعَاعاً لا يُظْلْمُ
ضَوْئُهُ، وَ فُرْقاناً لا يُخْمَدُ بُرهانُهُ، وَتِبياناً لا تُهْدَمُ أرْكانُهُ،
وَشِفاءً لا تُخْشَى أَسْقَامُهُ، و عِزَّاً لَا تُهْزَمُ انْصارُهُ، وَ حَقّاً
لا تُخْذَلُ أَعْوانُهُ».
[1]. اين حديث را مرحوم علامه مجلسى
در بحارالانوار از ابوسعيد خدرى ضمن يكى از خطبههاى پيغمبر اكرم صلى الله عليه و
آله و سلم نقل كرده است (جلد 74، صفحه 177).