نام کتاب : پاسخ به پرسشهاى مذهبى نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 307
و خورشيد و ماه را به جاى «خدا» كه حاكم مطلق بر تمام عالم هستى است، گذارده
بودند.
بزرگترين ضربهاى كه قهرمان توحيد، ابراهيم عليه السلام برعقيده اين گروه وارد
ساخت، از اين راه بود كه محكوم بودن اين كرات را در برابر نظام و قوانين كلّى جهان
به آنها يادآور شد [1] و افول (غروب نمودن و غايب گشتن) اين اجرام درخشان را از انظار، گواه بر
محكوميّت آنها گرفت.
زيرا «افول» اين اجرام، بزرگترين نشانه محدوديّت آنهاست و موجود محدود و محكوم
كه خود در چنگال ديگرى است و حتّى در نورافشانى خود بر پهنه هستى اختيارى از خود
ندارد، گواه بر عدم ربوبيّت و دليل بر مخلوق بودن اوست.
كسوف و خسوف (گرفتن خورشيد و ماه) نيز نشانه ديگرى از مخلوق بودن و محدود بودن
آنها در برابر آفريدگار جهان است و مىرساند كه آنان در رساندن فيض و پخش اشعّه و
انوار خود به ساير موجودات، كوچكترين اختيارى از خود ندارند و لذا گاهى موجود
ديگرى در برابر آنها قدم علم مىكند و آنها را از كار و عمل خود باز مىدارد.
بنابر اين كسوف و خسوف خورشيد و ماه، بهترين راهنما بر مخلوق بودن و محدوديّت
آنها در برابر اراده مطلقى است كه بر جهان هستى حكمفرماست.
در لحظهاى كه ما با حادثه خسوف و كسوف روبهرو مىگرديم-/ حادثهاى كه ما را
به محكوم بودن اين اجرام در برابر يك اراده قاهر غالب هدايت مىكند، حادثهاى كه
در دل ما ايمان و اعتراف به آفريدگار ايجاد مىنمايد كه همه جهان، از آن جمله
خورشيد و ماه، در قبضه قدرت او هستد-/ شايسته و لازم است كه ايمان قلبى خود را در
اين لحظه در قابل عمل ريخته، با خواندن نماز آيات و نهادن پيشانى به آستان قدّس
پروردگار جهان، عقيده و اعتراف باطنى خود را ابراز