نام کتاب : پاسخ به پرسشهاى مذهبى نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 235
سند و متن آن انتشار يافته كه در نوع خود عجيب است. نويسنده اين كتابچه
ايراداتى با لحنى زننده بر دعاى ندبه گرفته است كه هيچ كدام آن درست نيست و چون
نياز زيادى به بحث علمى ندارد، يكى دو مورد آن را به عنوان نمونه مطرح مىكنيم و
وضع بقيّه را مىتوان از آن به دست آورد.
نخستين اشكالى كه بر متن دعا مىگيرد اين است: چرا راجع به حضرت ابراهيم عليه
السلام در دعا چنين آمده است
«و سألك لسان صدق فى الآخرين فاجبته و
جعلت ذلك علياً»
سپس ايراد كرده كه جمله جعلت ذلك علياً اصلًا تناسبى با جمله قبلى ندارد (مثل
اين كه ايراد كننده خيال كرده كلمه علياً را به معناى على عليه السلام مىگيريم!).
ولى با مراجعه به قرآن معناى دو جمله كاملًا از هر جهت روشن است؛ زيرا قرآن از
قول ابراهيم نقل مىكند كه از خداوند تقاضا كرد: «وَ اجْعَلْ لى لِسانَ صِدْقٍ فِى الآخِرينَ؛ و براى من در ميان امتّهاى آينده، زبان صدق (و ذكر خيرى)
قرار ده!» [1] و در
آيه ديگرى درباره ابراهيم و اسحق و يعقوب مىگويد: «وَجَعَلنا لَهُمْ لِسانَ صِدْقٍ عَلِيّاً؛ و براى آنها نام نيك و مقام برجستهاى (در ميان همه
امّتها) قرار داديم!» [2] از تركيب اين دو آيه با هم جملهاى كه در متن دعاست اقتباس شده است.
اين اقتباس زيبا از دو آيه قرآن عيبش كجاست؟ آيا سر سوزنى اشكال دارد؟
معناى مجموع دو جمله اين است: «ابراهيم از تو خواست كه آيندگان از او به راستى
ياد كنند و تو دعاى او را اجابت كردى و آن را به طور عالى و كامل قرار دادى».
اشكال ديگر او بر متن دعا اين است: جمله «ثم جعلت اجر محمّد صلواتك عليه و آله مودّتهم فى كتابك فقلت قل لا اسئلكم
عليه اجرا الّا المودة فى القربى؛ پاداش محمّد
صلى الله عليه و آله را دوستى خاندانش قرار دادى و در قرآن فرمودى بگو از شما