نام کتاب : انوار هدايت، مجموعه مباحث اخلاقى نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 613
اين لفظ را بر «پشمينهپوش» اطلاق مىكند. مثلًا از حسن بصرى نقل كردهاند كه
گفت: «رَأيتُ صُوفِيّاً فيالطَّوافِ وَاعطَيتُهُ شَيئاً فَلَم يَأخُذْهُ؛ مرد
پشمينهپوشى را هنگام طواف ديدم و چيزى به او دادم، نگرفت».
البتّه كسى نگفته است لفظ صوف و صوفى در زمان امام صادق عليه السلام پيدا شده
و قبلًا در بين عرب نبوده تا اينكه به اينگونه سخنان استدلال كنند، بلكه منظور
اين است كه گروهى خاص كه به اين نام معروف باشند در آن ايّام نبوده است.
و سخنى كه از حسن بصرى نقل شده كوچكترين دلالتى بر اين موضوع ندارد.
چگونه آب و رنگ اسلامى به تصوّف داده شد
از آنجا كه اينگونه مسلكها در هر محيطى وارد شود از روى قانون «تبعيّت از
محيط» رنگ آن محيط را به خود مىگيرد، طرفداران تصوّف بهزودى آب و رنگ اسلامى به
آن دادند و بخشى از فرهنگ و دستورهاى اسلامى را به آن آميختند و براى وفق دادن
اعتقادات خود با عقايد و احكام اسلامى دست به آيات و اخبارى زدند كه بسيارى از
آنها از سنخ متشابهات قرآن و اخبار بود و در نهايت آن، زهّاد صدر اوّل و جمعى ديگر
از معروفين و مشاهير اصحاب از قبيل سلمان و ابوذر را جزءِ خود دانسته و حتّى
«خرفه» را به علىّ بن ابىطالب رساندند، در صورتى كه هيچكدام اساس نداشت.
امروز هم براى حفظ ارتباط خود با بزرگان صدر اسلام، سلسله مشايخى كه هيچ سندى
براى آن در دست نيست، ترتيب داده و به فعّاليّت مشغولند. ولى چون اصولًا طرز تفكّر
و تربيت اسلامى با هرگونه دستهبندى در داخل اسلام سازش نداشت، به علاوه تطبيق
تمام اصول تصوّف بر عقايد و احكام اسلامى ميسّر نبود، لذا با همه اين كوششها كار
صوفيان چندان بالا نگرفت و از هر سو مورد حمله واقع شدند، امّا به هر حال در هر
زمان در گوشه و كنار به اقتضاى زمان و محيط، كموبيش هواخواهانى داشتند.
نام کتاب : انوار هدايت، مجموعه مباحث اخلاقى نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 613