بر رفاه و آسايش مردم حسد مىورزند و اگر كسى گرفتار بلايى شود خوشحالند.
همواره اميدواران را مأيوس مىكنند و همهجا آيه يأس مىخوانند.
آنها در هر راهى كشتهاى دارند و براى نفوذ در هر دلى راهى و براى هر مصيبتى اشكى ساختگى مىريزند.
مدح و ثنا به يكديگر قرض مىدهند و از يكديگر انتظار پاداش دارند.
بر تقاضاهاى خود اصرار مىورزند و در ملامت پردهدرى مىكنند و هرگاه حكمى كنند از حد مىگذرند.
در برابر هر حقّى باطلى ساخته، در مقابل هر دليلى شبههاى، براى هر زندهاى عامل مرگى، براى هر درى كليدى و براى هر شبى چراغى تهيّه ديدهاند.
براى رسيدن به مطامع خويش و گرمى بازار خود و فروختن كالا به گرانترين قيمت، تخم يأس در دلها مىپاشند.
باطل خود را شبيه حق جلوه مىدهند و در توصيفها راه فريب پيش مىگيرند.
طريق وصول به خواست خود را آسان و طريق خروج از دامشان را تنگ و پرپيچ و خم جلوه مىدهند، آنها دارو دسته شيطان و شرارههاى آتش دوزخند.
چنانكه خداوند فرموده است: «آنان حزب شيطانند، بدانيد حزب شيطان زيانكارند». [1]
خطر منافقان
منافقان خطرناكترين افراد هر اجتماعاند، زيرا:
1. در درون جامعه زندگى مىكنند و از تمام اسرار باخبرند.
2. شناختن آنها هميشه كار آسانى نيست و گاه خود را چنان در لباس دوست نشان مىدهند كه انسان باور نمى كند.
[1]. سوره مجادله، آيه 19.