responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : انوار هدايت، مجموعه مباحث اخلاقى نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 1  صفحه : 384

گرسنگى در چهره فرزندانم آشكار بود. حضرت فرمود: شب بيا تا چيزى به تو بدهم. شب يكى از فرزندانم دست مرا گرفت و نزد او برد. پس از آنكه نشستم به پسرم دستور داد خارج شود. بعد به من فرمود: بگير. من خيال كردم كيسه‌اى از طلاست، با حرص و ولع دستم را دراز كردم كه ناگهان آهن داغى در دستم گذاشت، به محض آنكه آهن را گرفتم افكندم و ناله‌ام بلند شد. فرمود: مادرت به عزايت گريه كند، اين آهنى است كه آتش دنيا آن را داغ كرده، من و تو چه خواهيم كرد آن‌گاه كه به زنجيرهاى جهنّم كشيده شويم؟ بعد آيه‌اى از قرآن قرائت كرد. اى معاويه، پس از آن به من فرمود: «بيش از آنچه خداوند براى تو قرار داده است نزد من نيست».

عقيل گويد: پس از نقل جريان، معاويه در شگفتى فرو رفت و گفت: «هَيهاتَ، هَيهاتَ، عَقِمَتِ النِّساءُ أن يَلِدنَ مِثلَهُ؛ هيهات هيهات ديگر زنان، همانند على نخواهند زاييد». [1] آيا مساوات و برابرى و عدالت در اجراى قانون كه در اين داستان ديديم بهتر و دقيق‌تر در تمام جهان خلقت بعد از پيامبر اسلام سراغ داريم؟

توبيخ ابن عبّاس‌

نامه اوّل امام على عليه السلام به ابن عبّاس: «امّا بعد، درباره تو به من گزارش شده است كه اگر انجام داده باشى، پروردگارت را به خشم آورده‌اى و امام خود را عصيان كرده‌اى وامانت (فرماندارى) خود را به رسوايى كشانده‌اى. به من خبر رسيده كه تو زمين‌هاى آباد را ويران و آنچه توانسته‌اى تصاحب كرده‌اى و از بيت‌المال كه زير دست تو بوده است به خيانت خورده‌اى. فوراً حساب خويش را برايم بفرست و بدان كه حساب خداوند از حساب مردم سخت‌تر است». [2]


[1]. شرح نهج‌البلاغه ابن ابى‌الحديد، ج 11، ص 253.

[2]. نهج‌البلاغه، نامه 40.

نام کتاب : انوار هدايت، مجموعه مباحث اخلاقى نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 1  صفحه : 384
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست