نام کتاب : انوار هدايت، مجموعه مباحث اخلاقى نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 281
تقواست. ورع حقيقى آن است كه انسان به مقامى برسد كه گناه را ترك كند.
برخى نسبت به رعايت مكروهات و مستحبّات مقيّدند ولى نسبت به ترك محرّمات،
مانند غيبت، حسد، رياكارى و ... بىاعتنا هستند. گاهى يك نگاه آلوده و غلط سر از
كفر و نابودى انسان درمىآورَد، مانند برصيصاى عابد كه بعد از عمرى عبادت با نگاهى
آلوده، مطيع شيطان شد كه سرانجام جانش را بر سر اين گناه گذاشت و با كفر از دنيا
رفت.
داستان برصيصاى عابد
در ميان بنىاسرائيل عابدى بود معروف به برصيصا كه سالهاى بسيار عبادت خدا
كرده بود و به آن حد از مقام قرب رسيد كه بيماران روانى را نزد او مىآوردند و با
دعاى او سلامت خود را بازمىيافتند. روزى زن جوانى را از خانوادهاى باشخصيّت نزد
او آوردند و مقرّر شد مدّتى بماند تا شفا يابد. شيطان به وسوسهگرى پرداخت و
آنقدر صحنه را در نظر او آراست تا مرد عابد به او تجاوز كرد. چيزى نگذشت كه معلوم
شد آن زن باردارشده وچون هميشه هرگناهى سرچشمه گناهان عظيمتر است زن را كشت و در
گوشهاى از بيابان دفن كرد.
برادران زن باخبر شدند كه مرد عابد دست به چنين جنايت هولناكى زده است. اين
خبر در تمام شهر پيچيد و به گوش امير رسيد. او با گروهى از مردم حركت كرد تا از
ماجرا باخبر شود، هنگامى كه جنايات عابد مسلّم شد او را از عبادتگاهش بيرون
كشيدند. پس از اقرار به گناه دستور داد او را به دار بياويزند، چون بر بالاى چوبه دار
قرار گرفت شيطان در نظرش مجسّم شد و گفت: من بودم كه تو را به اين روز افكندم و
اگر آنچه را مىگويم اطاعت كنى موجبات نجات تو را فراهم خواهم كرد.
عابد گفت: چه كنم؟ گفت: تنها يك سجده براى من كافى است! عابد گفت: در اين حالت
توانايى ندارم. شيطان گفت: اشارهاى كفايت مىكند. عابد با گوشه
نام کتاب : انوار هدايت، مجموعه مباحث اخلاقى نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 281