نام کتاب : انوار هدايت، مجموعه مباحث اخلاقى نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 104
حسنات خالى است. [1] اصولًا از جمله مسائل بسيار مهمّى كه خداپرستان را از مادّىها جدا مىسازد
بينش آنان در مورد مرگ است. موحّدان مرگ را تولّدى دوباره مىدانند و آن را آغاز
حياتى جديد مىشمارند و از نظر آنان مرگ جز انتقال از خانهاى به خانه ديگر نيست
كه از قفس دنيا آزاد مىشوند و به جهان وسيع آخرت گام مىنهند، ولى مادّىها مرگ
را پايان همه چيز مىدانند و ازاينرو حاضر نيستند خود را قربانى ارزشهاى بزرگ
كنند مگر تحت فشار قرار گيرند، امّا خداپرستان از كشتن و كشته شدن در راه خدا باكى
ندارند، ايثار مىكنند، از جان و مال مايه مىگذارند و فقط از خدا مىترسند.
از همين جاست كه درمىيابيم تا چه اندازه ايمان به معاد در تكامل انسان مؤثّر
است. هيچ ايمان و عقيدهاى بعد از توحيد بهاندازه معاد در تكوين شخصيّت انسان
دخالت ندارد و همه انبيا مبعوث شدند تا به اين دو مطلب دعوت كنند.
بىجهت نيست كه به ما سفارش كردهاند بسيار به ياد معاد باشيم. اين حكايت را
شايد شنيده باشيد كه كسى در تعريف حضرت آيةاللّه العظمى بروجردى رحمه الله مىگفت
ايشان قيامت را باور كرده است. در ابتدا اين سخن خندهآور است مگر مىشود مسلمانى
مانند آيةاللّه العظمى بروجردى رحمه الله به معاد اعتقاد نداشته باشد؟
امّا بايد دقيقتر شد و به عمق اين كلام بلند رسيد، زيرا منظور آن باورى است
كه در زندگى بازتاب داشته باشد، باورى كه مبدأ حركت و تلاش براى كسب رضايت الهى
باشد، نه باورى كه هيچ اثرى در روح و جان آدمى نگذارد.
در مورد قيامت مسائل بسيار مهمّى وجود دارد و به همين جهت بايد در سخنرانىها،
نوشتهها، كلاسهاى تربيتى روى مسأله قيامت تأكيد ورزيد.
مسلمانى كه به باورهاى دينى اعتقاد راسخ دارد و زندگى دنيا را پل و مقدّمهاى
براى آخرت مىداند، براى ساختن خودش بر روى مسأله معاد زياد تكيه مىكند.