يكى از علماى محترم تهران كه رحمت خدا بر او باد چنين نقل مىكرد، شاعرى به
نام «حاجب» كه در مسأله شفاعت گرفتار اشتباهات عوام شده بود شعرى به اين مضمون
مىسرايد:
حاجب اگر معامله حشر با على است
من ضامنم كه هر چه بخواهى گناه كن!!
شب هنگام اميرمؤمنان على عليه السلام را در حالى كه عصبانى و خشمگين بوده در
خواب مىبيند، مىفرمايد: شعر خوبى نگفتى!
عرض مىكند: چه بگويم؟
مىفرمايد: شعرت را اين چنين اصلاح كن:
حاجب اگر معامله حشر با على است
شرم از رخ على كن و كمتر گناه كن!
در آيه بعد، چنين اضافه مىكند: «خداوند آنچه را كه آنها در پيش دارند و آنچه
را در دنيا پشت سر گذاشتهاند، همه را مىداند، و از تمام افعال، سخنان و نيّات
آنها در گذشته و پاداش و كيفرى را كه در آينده در پيش دارند، از همه با خبر است،
ولى آنها احاطه علمى به پروردگار ندارند»
«يَعْلَمُ ما بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَ ما خَلْفَهُمْ وَ لايُحِيطُونَ بِهِ عِلْماً».
و به اين ترتيب، احاطه علمى خداوند، هم نسبت به اعمال آنهاست و هم نسبت به
جزاى آنها، و اين دو در حقيقت دو ركن قضاوت كامل و عادلانه است، كه قاضى هم از
حوادثى كه رخ داده كاملًا آگاه باشد و هم از حكم و جزاى آن.
[1]. مشروح مطالب مربوط به شفاعت را
در تفسير نمونه، ج 1، ذيل آيات 47 و 48 سوره بقره، و ج 2، ذيل آيه 255 سوره بقره
مطالعه فرماييد.
نام کتاب : از تو سوال مى كنند( مجموعه سوالات قرآنى از پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 208