سپهر و جمله تغييرات گردون
سپاه انجم ار آرد شبيخون
اگر پرفتنه غرب و شرق گردد
وگر گيتى بطوفان غرق گردد
مر آنان را نه تشويش است و نه بيم
دل و جانشان به حكم دوست تسليم
دلى كز معرفت نور و صفا يافت
نظام عالم از حكم قضا يافت
سراپا محو فرمان خدا گشت
به شام اين جهان، شمع هدى گشت
به جانش نور علم و حلم برتافت
به نيكوكارى و پرهيز بشتافت
به دانش هر دلى روشن روان است
دلير و بردبار و مهربان است
كه دانائى فزايد بردبارى
نكو كردارى و پرهيزگارى