نام کتاب : اخلاق اسلامى در نهج البلاغه( خطبه متقين) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 2 صفحه : 54
پس از پايان
مجلس، سبب برخورد اول و دوم را از او پرسيدند، آن جناب جواب داد، من كتاب با عظمت
جامع السعادات وى را مطالعه كردم، و آن را در نوع خود بىنظير
يافتم، آرزو
داشتم مؤلف آن را ببينم و وى را آزمايش كنم، كه آيا آنچه در كتاب در باب فضائل
اخلاقى (مثل حلم و عدم غضب) نوشته، در خود او هست يا نه، او را كه در دو مجلس
امتحان كردم، ديدم از ايمان و اخلاق و حلم و تواضع و صبر و عاقبت بينى بالائى
برخوردار است، و از اين رو در مجلس سوم بسيار او را احترام كردم كه او مرد دين و
پيكره اخلاق و مجسمه عمل صالح است. [1] از اين
نمونه سرگذشتها بسيار است كه مىتوانيد در كتب مختلف اخلاقى مطالعه نمائيد.
[2]
اى عزيز! حلم
پيشه كن، و مگو كه اگر پاسخ آن نادان را ندهم ذليل مىشوم كه پيامبر (صلى الله
عليه وآله) فرمودند
«خداوند هرگز كسى را به سبب جهل عزيز نكرد و كسى
را هم به سبب حلم و بردبارى ذليل نكرد». [3]
نظر خواجه
نصيرالدين طوسى در مسئله غضب
خواجه نصير
در اخلاق ناصرى مىفرمايد: «غضب (نقطه مقابل حلم) حركتى بود، نفس را كه مبدأ آن
شهوت و انتقام بود، و اين حركت چون به عنف بود، آتش خشم افروخته شود، و خون در
غليان آيد، و دماغ و شريانات از دخانى مظلم ممتلى شود، تا عقل محجوب گردد، و فعل
او ضعيف، چنانكه حكماء گفتهاند كه: بنيه انسانى مانند غاركوهى شود، مملوّ به حريق
آتش و محتنق به لهب و دخان كه از آن غار جز آواز و بانگ و مشغله و غلبه اشتغال
چيزى ديگر معلوم نشود، و در اين
[2]. در اين زمينه مىتوانيد به كتاب زينت
المجالس تأليف مجدالدين محمد حسينى، صفحه 476 به بعد و آداب النفس عيناثى، صفحه
63، و اخلاق محتشمى، صفحه 261، «باب الحلم» و فوائد الرضوية و غيره مراجعه كنيد.