نام کتاب : اخلاق اسلامى در نهج البلاغه( خطبه متقين) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 2 صفحه : 514
صبورى چرخ سركش را كند رام
به هر ناساز سازد خاطر آرام
جهان پرگير و دار ناگواريست
صبورى زان نشان هوشيارى است
به بصير ز جور دوران مىتوان رست
به كنج عافيت دلشاد بنشست
مكاره چيست زهر غم چشيدن
فراق يار و رنج دهر ديدن
كشيدن درد، درد از جام ايام
نديدن روى زيباى دل آرام
شب و روز انتظار يار بردن
به داغ هجر دلبر جان سپردن
كشيدن از رقيبان رنج و بيداد
نگشتن از وصال يار دل شاد
چو دلبر خواهد اين، ايدل چنين خواه
كه چون خاصان شوى در حضرت شاه
***
وفى الرخاء شكور
مقام ديگر بعد از صبر، مقام شكر است، گفتيم كه دومين مرتبهاى است كه مولى به
مقام شكر اشاره مىكنند، در مرتبه اول فرمودند:
«يُمسى و همّه الشكر و يُصبحُ و همّه
الذكر»
كنايه از اينكه دائم در ذكر و شكرند، صبح كه مىكنند همّشان ذكر است تا خداوند
درهاى رحمت را بروى آنها بگشايد و شام كه مىكنند از نعمتهاى الهى شكرگزارند. در
اين فراز نيز اشاره به شكر در آسايش و راحتى مىكنند، در مقابل صبر در ناراحتى،
شكر بابى است كه خداوند از آن باب نعمت را افزون كند.
امام صادق (عليه السلام) فرمودند: «در هر نَفَسى از نفسهاى تو شكرى لازم است،
براى تو و بلكه هزار شكر يا بيشتر است، كمترين حد شكر اين است كه نعمت را از طرف
خدا ديده و علتى را كه مورد علاقه قلب و جالب توجه باشد براى نعمت نتراشد و تنها
علت و سبب نعمت را خدا دانسته و به آنچه او عطا مىكند، راضى باشد و به وسيله
نعمتهاى او معصيت و مخالفت اوامر و نواهى او نكند.
شكر باشد دفع علتهاى دل
سود دارد شاكر از سوداى دل
نام کتاب : اخلاق اسلامى در نهج البلاغه( خطبه متقين) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 2 صفحه : 514